PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بازشناسی پدیده‌یِ ترولش (trolling)



Mehrbod
10-06-2013, 02:56 PM
شاید یک جرقه ای در مغزش اتفاق بیفتد.تا نخوانند که نمیدانند!

در این رهگذر, جرقه که هیچ, آذرخش هم کارگر نیست! (((:


شاید بدانید که ترول و لودگی و خندیده به هر چیز و هر کس گونه‌ای از ابزارهای پدافند ذهنی هستند, یک چیزی در این مایه‌ها: مکانیسم‌های دفاعی ذهنی (http://www.daftarche.com/%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-19/%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85%E2%80%8 C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%B0%D9%87%D9%86%DB%8C-666/)


یک فیلد روانشناسی آن بیرون هست که رسما به این پرداخته که این پدیده‌یِ ترولّش از کجا ریشه گرفته و خاستگاه اش کجاست. ترول را میتوانید گونه‌ای ابزار توانیابی بدانید, یعنی کسیکه
در جهان بیرون هیچ توان راستینی ندارد, زیرا یک شما هستید و چندین ابرسازواره‌یِ دیوپیکر به نامهایِ دولت, مردم, همبود, و ... همه‌یِ توان شما نمونه‌وار در راستادهی به سیاست‌هایِ کشورتان در یک رای ناچیز کوتاه میشود
که ارزشی به اندازه‌یِ یک در ٧٠ میلیون دارد — آنهم نه در ایران, جاییکه مردمسالاری راستین در کار باشد! —, جاییکه همه‌یِ زندگی شما با قانون‌ها و هنجارها و ظوابط برونی کنترل و
راستادهی میشوند (از همان آغاز که زاده میشوید, تا بیمه‌یِ درمانی که باید بپردازید, تا مالیاتی که میدهید, تا چند تا بچه داشته باشید تا ...), در چنین جهانی مردم روز به روز خودشان را — بدرستی —
ناتوانتر و بی دست و پا‌ تر میابند, از همینرو میکوشند این ناکامی و ناتوانی بر سرنوشت خودشان را (که به آن نامِ رانه‌یِ توان یا توان‌رانه
داده‌اند, برگرفته از کازینسکی) به راههای دیگر خوشنود سازند, یکی از آنها ترولّش میباشد (یکی دیگر که مزدک گرامی نمارده بودند, پرداختن به تئوری‌هایِ توطئه).



پارسیگر

یه نفر
10-06-2013, 03:22 PM
ترول؟؟
یعنی چی؟؟
:-)
:derpina:

:troll:

undead_knight
10-06-2013, 03:29 PM
البته مهربد ترولینگ خیلی پدیده گسترده ای هست که فقط این یک مورد رو در بر نگیره، در واقع گاهی ابزاری برای جنگ روانی، گاهی برای خالی کردن فشار روانی و گاهی م برای منحرف کردن بحث یا فقط برای خندیدنه:))

Ouroboros
10-20-2013, 05:01 PM
والاترین انگیزه‌ای که برای توجیه ترول‌بازی ارائه می‌شود آنست که هرکه گفتگو در اینترنت و مباحث مجازی را بیش از اندازه جدی می‌گیرد و بابت آن‌ها خشمگین یا هیجان‌زده می‌شود شایسته‌ی دست افتادن است تا شاید درون‌تهی و بیهوده بودن چنان موقعیتی را درک بکند. نزد غربی جماعت که برای هر عادت، علاقه، ایدئولوژی، جهان‌بینی و طرز تفکر یک انجمن، نهاد، مجمع و گروه محلی وجود دارد و فرد مشتاق به بحث و گفتگو پیرامون هر موضوعی می‌تواند در جهان واقعی کسی را برای هم‌صحبت شدن به نحوی بسیار جدی بیابد، شاید بتوان اقدام برای تمسخر کسانی که گفتگوی آنلاین را چنان جدی می‌گیرند که بابت نتیجه‌ی آن ساعتها زمان می‌گذارند را درک کرد، در مدیای فارسی‌زبان اما، که تنها محیط موجود برای بیان آزادانه‌ی عقاید بی‌ترس از مجازات شدن اینترنت است، ترول‌بازی چیزی فراتر از عقده‌پراکنی نوجوانی فاقد حرفی برای گفتن که می‌خواهد خود را قاطی بزرگترها بکند، یا طرفی از بحث که در حال شکستی مفتضحانه است و قصد انحراف اذهان از این افتضاح را دارد نمی‌تواند باشد. ما اگر این گفتگوهای اینترنتی را جدی نگیریم، چه چیز را جدی بگیریم؟ بحثهای ثقیل فلسفی داخل تاکسی را؟ پس این توجیهات درست نیست.


من اما پی برده‌ام که انگیزه‌ی حقیقی ترول‌بازی تنها برآوردن اشتیاق به دگرآزاری در شخص ترول‌باز است. در مردم‌آزاری لذتی هست بس عمیق! ترول هم روشی است برای کسب همین تذلذ، بدون بهایی که اغلب برای چنان لذتی در جهان واقعی خواهید پرداخت. مردم‌آزاری اینترنتی(و زیرمجموعه‌ی طبیعی آن، ترول‌بازی)چه بسی حد نهایت عمل سادیستی باشد، زیرا در آن شکنجه‌گر ناگزیر به تماشای عذاب قربانی خود و به نوعی مشارکت در آن نیست. فوکو می‌گفت که شکنجه‌گر از نظر روانی به اندازه‌ی شخص در حال شکنجه در عذاب درگیر است. در اینترنت اما عواقب آزار و اذیت شما مستقیما قابل درک نیست، تنها سرآغاز آن، که هیجان‌انگیزترین و جذاب‌ترین بخش آنست را می‌بینید، و بعد شخص آزاردیده می‌ماند و گرفتاری‌اش. به مثال زیر بنگرید:

2717

در این موقعیت شخصی که صفحه‌ی فیسبوک خود را باز گذاشته در حضور جمع تحقیر و شکنجه می‌شود، برای LULZ. بیشتر کسانی که در این موقعیت قهقه می‌زنند و به بدختی کسی که او را نمی‌شناسند می‌خندد، در زندگی شخصی احتمالا آدمهای مقید و پایبند و شریفی هستند، اما ناشناسی در اینترنت به وضعیتی می‌انجامد که در آن پیرامون بچه‌بازی داستان‌سرایی کردن در صفحه‌ی شخصی دیگران به نظر همه خنده دار می‌آید. اینرا پیشتر در «بوی گند پیاز» هم نوشته بودم، که ما گویا در اینترنت با نوعی «اثر لوسیفر» روبرو هستیم که طی آن شخص هرگونه پایبندی اخلاقی که در زندگی حقیقی خود دارد را موقتا فراموش می‌کند.

Mehrbod
10-20-2013, 07:49 PM
من اما پی برده‌ام که انگیزه‌ی حقیقی ترول‌بازی تنها برآوردن اشتیاق به دگرآزاری در شخص ترول‌باز است. در مردم‌آزاری لذتی هست بس عمیق! ترول هم روشی است برای کسب همین تذلذ، بدون بهایی که اغلب برای چنان لذتی در جهان واقعی خواهید پرداخت. مردم‌آزاری اینترنتی(و زیرمجموعه‌ی طبیعی آن، ترول‌بازی)چه بسی حد نهایت عمل سادیستی باشد، زیرا در آن شکنجه‌گر ناگزیر به تماشای عذاب قربانی خود و به نوعی مشارکت در آن نیست. فوکو می‌گفت که شکنجه‌گر از نظر روانی به اندازه‌ی شخص در حال شکنجه در عذاب درگیر است. در اینترنت اما عواقب آزار و اذیت شما مستقیما قابل درک نیست، تنها سرآغاز آن، که هیجان‌انگیزترین و جذاب‌ترین بخش آنست را می‌بینید، و بعد شخص آزاردیده می‌ماند و گرفتاری‌اش. به مثال زیر بنگرید:...

ولی این هیچ چیز را به هیچ چیز نمیکاهد, بساکه 'می‌افزاید'!

بایستی اینجا نون بپرسیم خب دگرآزاری چرا باید خوشایند باشد؟ آیا خوشایند است چون توان‌رانه* را خوشنود میکند؟
(و توانرانه از دیدگاه فرگشتیک خوب است, زیرا جانداری که نتواند بر پیرامون خود بهناید شانس فرازیست کمتری دارد؟)


* Power process - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Power_process)

پارسیگر

Alice
01-02-2014, 06:08 PM
البته که میخواد....ترولینگ میتونه تصادفی وغیرعمدی و تنها از روی جهل صورت بگیره و یا از روی قصد و غرض برای انحراف موضوع یا هدایت کردن اون به سمت تعریف شده ی دیگری که دراین صورت کاملا به هوش و به قول خودتون مهارت در مباحثه بستگی داره... البته احتمالا مثل بقیه چیزا در ابتدا خیلی ساده تر از اینها و صرفا به شکل نوعی ازار و پارازایت پرانی بوده که حالا پیشرفته تر شده و جلوه متشخصانه تری به خود گرفته که گاهی صرفا برای بازی ذهنها صورت میگیره... نمیفهمم مشکلتون با کمی تفریح و بازی چیه....به هرحال ترولینگ چیزی نیس که با حضور ی ترول بشه ازش جلوگیری کرد چه بسا بارها تحت حملاتش ی بحثو رها کردید یاگمان کردید که باختید...
مشکل من با دوستمون سر واژه منطق بود که بنظرم هیچ ارتباطی با ترولینگ ندارد...ایشون ی ضرب المثل قدیمی درست اوردند و سعی در مدرن کردن اون دارن که متاسفانه اینجا درس جواب نمیده....

من فکر می‌کنم اینها نمی‌دانند ترول چیست که می‌گویند «ترول هم مگر هوش می‌خواهد؟»/
«ترول هم مگر استراتژی دارد؟» یکی از انواع ترول‌های اینترنتی ترول‌های انفرادی و بی‌برنامه
هستند که اصطلاحا به آنان می‌‎گویند: «توجه نکنید!» یا don't feed them.
اصولاً اگر از این ترول‌های اسپمر که بدنبال تخریب آتمسفر انجمن هستند فاکتور بگیریم ,ترولینگ
یکی از ابزارهای مخرب روانی برای هر بحثی‌ست و تشخصی آن امری نسبی و بعضاً دشوار
است. همانطور که نامرده گفت پدیده‌ی ترولینگ بسیار گسترده تر از اینهاست و اصول و فنون
خود را دارد, ترول‌های استراتژیک با برنامه‌ی بلند مدت یکی هوشمندانه‌ترین ابزارهای مباحثه و
سبک شخصی برای پیروزی در گفت‌وگوها بشمار می‌رود.
----
در این جُستار نامرده بهتر می‌تواند مانیفست ترول‌ها را بر ما هویدا کند, ایشان با سوپرترول‌های
اینترنتی در ارتباط است و من از دیدن ترول‌های نغز و احمقانه‌ی ایشان ناخودآگاه خنده ام می‌گیرد.
(که big sister از این دست اراجیف را جدیدا پس از آشنایی با این فرقه‌ی انحرافی یاد گرفته اند)
:e412:

Mehrbod
01-03-2014, 02:23 AM
من فکر می‌کنم اینها نمی‌دانند ترول چیست که می‌گویند «ترول هم مگر هوش می‌خواهد؟»

پیازداغ سرخ کردن هم یک ترازی از هوش میخواهد, ولی در همسنجی با بُرد و
پیشبرد یک گفتمانِ فرنودین و ارزشمند, هوش بسیار کمتری میخواهد و نمیتوان آنرا "هوشمندانه" دانست.




ترول‌های استراتژیک با برنامه‌ی بلند مدت یکی هوشمندانه‌ترین ابزارهای مباحثه و
سبک شخصی برای پیروزی در گفت‌وگوها بشمار می‌رود.


برای بُردن در گفتگو میشود به سفسته‌یِ پرداختن به سخنگو, به سفسته‌یِ تو کودنی و این دسته از ابزارها
هم روی آورد, ولی سودِ آن چیست؟ به دیگر سخن, شما میخواهید در گفتگو ببرید که چه شود؟

از این دیدگاه بنگریم, یک مسلمانی آنجا باورهای نادرستی دارد. شما با فرنود‌آوری به وی مینمایانید که باورهایش براستی نادرست
میباشند و در فرجام, او را به رنج و درد میاندازید; زیرا اکنون باید با بازاندیشی ببینی در زندگی کجاست و بی بودن خدا چه باید بکند و دیگرها.

در اینجا اگر آماج مسلمان نامبرده بُردن در گفتگو به هر بهایی باشد, میتواند بسادگی با روی آوردن به
ترول از "درد" پیشگرفته و به خود سُهش بهتری داده و هتّا گفتمان را هم با از میدان بدرکردن شما, بـبَرد.

خب این بُرد اکنون چه سودی داشت؟
این ترولگر که همچنان نادان ماند؟ در این دیدگاه ترول همچون هر ماده‌یِ روانگردان و افیونیِ دیگری
میماند, که در دیرزمان تنها مایه‌یِ پوکیِ مغز و لغزش‌هایِ بزرگتر و بزرگتر در زندگی میشود.

پارسیگر

undead_knight
01-03-2014, 09:00 AM
من نمیدانستم در تعریف ترولینگ "مهارت در مباحثه" و "هوشمندی" و دید استارتژیک هم بوده و چه میدانم، چه بسا بابی فیشر هم ترول بوده و بعد از بازی هم میرفته خفت گیری از مردم و چاقوکشی و ما خبر نداشته‌ایم احتمالا !!
حالا از دید من ترولینگ با این تعریف یک مقدار پیاز داغش زیاد شده ولی خب در همون هم میهن هم گاه و بیگاه مسلمین رو دوستان ترول میکردند دیگه:)))
Log In - The New York Times (http://www.nytimes.com/2008/08/03/magazine/03trolls-t.html?_r=0)

اینکه اینجا هم آمده‌اند بی هیچگونه آلایشی[٣] میگویند «ما ازین پس تنها به ترولِ شما می‌بسندیم[٤] (—> ما باخت در گفتگو را پذیرفته‌ایم)» چگونه نمایانگر[٥] هوش ایشان است؟
ادعا:ترول دادن محض=باخت در گفتگو
شما اول این رو اثبات بفرمایید بقیه موارد پیشکش.
برای نمونه جایی که من با چند مسلمان بحث میکنم و حرفم رو نمیفهمند اگر بخوام گه گاه نظری هم بدم شکل و شمایل ترولینگ میگیره،این نشون دهنده باخت من نیست،این نشون میده من دیگه امیدی ندارم که اونها حرفا های منو بفهمند:))

فقط یک مثال آلترناتیو زدم؛ادعای تو شاید در مواردی درست باشه ولی قبلش باید اثباتش بکنی.

Nevermore
01-03-2014, 09:58 AM
چیزی که این میان فراموش شده است زمانی است که کاربران برای نوشته هایشان می گذارند.هر پیک درست و حسابی در یک بحث که بخواهد با مستندات باشد دست کم نیم ساعت وقت می برد.باقی کاربران مثل دوستان ترول نیستند که دقیقه ای ۱۰ پست کس و شعر بگذارند.این سینه زدن دوستان زیر پرچم ترولینگ براستی حال به هم زن است،مخصوصا کسی که (آندد نایت)همواره زیر پیک های بقیه دنبال مدرک ومستندات می گردد و زمانی که برایش گواه می آوریم دوباره این بازی را جای دیگری ادامه می دهد،تو گویی زمان کاربران پشم است.با چنین تاکتیکی لا اقل توقع نداشته باشید باقی کاربران پاسخ اتان را بدهند.رک بگویید آمده اید اینجا فقط در اعصاب مخاطب برینید و بس.

undead_knight
01-03-2014, 10:22 AM
چیزی که این میان فراموش شده است زمانی است که کاربران برای نوشته هایشان می گذارند.هر پیک درست و حسابی در یک بحث که بخواهد با مستندات باشد دست کم نیم ساعت وقت می برد.باقی کاربران مثل دوستان ترول نیستند که دقیقه ای ۱۰ پست کس و شعر بگذارند.این سینه زدن دوستان زیر پرچم ترولینگ براستی حال به هم زن است،مخصوصا کسی که (آندد نایت)همواره زیر پیک های بقیه دنبال مدرک ومستندات می گردد و زمانی که برایش گواه می آوریم دوباره این بازی را جای دیگری ادامه می دهد،تو گویی زمان کاربران پشم است.با چنین تاکتیکی لا اقل توقع نداشته باشید باقی کاربران پاسخ اتان را بدهند.رک بگویید آمده اید اینجا فقط در اعصاب مخاطب برینید و بس.
3213
والا من نمیدونم،شما انگار بهتر از من ترول میکنید:))
کلا انگار کسی در این انجمن میخواد موقع حرف با من یا درباره چیزی که در موردش نظر دادم دیدگاهش رو ببیان بکنه باید دعا کنم به من نپردازه:)))

نکته1:اینکه کسی برای مطلبی زمان بزاره به این معنا نیست که پاسخش هم نیاز به زمان داشته باشه!ممکنه مثلا من برم کلی آمار و پژوهش جمع بکنم ولی پایه استدلام غلط باشه،اینجا برای نشون دادن اون ایراد نیازی نیست زیاد زمان گذاشته بشه.
2-مطالب که اخیرا در سایت مطرح میشه بیشتر حالت خبری داره تا بحث و گفتگو،شماها دارید در راستای افزایش اطلاعات عمومی و خصوصی! همدیگه از سایت های منوسفر گه تقریبا همتون میخونید مطالب رو بازنشر و ترجمه میکنید:))

Nevermore
01-03-2014, 11:05 AM
پسر جان گویا شما نمی دانید که اینجا داریم دقیقا در مورد شخصیت ترول ها و شیوه های به گند کشیدن بحث ها سخن میگوییم.پس اینجا بحث من دقیقا نوع رفتار شماست.در مورد مباحث زنامرد که سخن نمی گوییم که من بخواهم برای پوچ کردن استدلال شما دست به سفسته بزنم.سعی کنید یاد بگیرید جانم،اینکه اسم چهارتا سفسته را یاد بگیری بدون هیچ مصداقی ردیف کنی که نشد کار.


آن پیک را برای دوستان دیگر گذاشتم،من شخصا،حد اقل اکنون حوصله ی دور ریختن زمانم را با ترول جماعت ندارم.خوش گلدی

undead_knight
01-03-2014, 12:18 PM
پسر جان گویا شما نمی دانید که اینجا داریم دقیقا در مورد شخصیت ترول ها و شیوه های به گند کشیدن بحث ها سخن میگوییم.پس اینجا بحث من دقیقا نوع رفتار شماست.در مورد مباحث زنامرد که سخن نمی گوییم که من بخواهم برای پوچ کردن استدلال شما دست به سفسته بزنم.سعی کنید یاد بگیرید جانم،اینکه اسم چهارتا سفسته را یاد بگیری بدون هیچ مصداقی ردیف کنی که نشد کار.


آن پیک را برای دوستان دیگر گذاشتم،من شخصا،حد اقل اکنون حوصله ی دور ریختن زمانم را با ترول جماعت ندارم.خوش گلدی
چی شد آقای استدلال،چرا قهر میکنی!؟:)))
خب پس احتمالا تاپیک های دیگه رو هم با این تاپیک مکررا اشتباه میگیرید:))

شما وقتی هم که میخواید در مورد ترولینگ حرف بزنید بازهم میتونید مرتکب این سفسطه بشید،چطور؟
فرض:
مخصوصا کسی که (آندد نایت)همواره زیر پیک های بقیه دنبال مدرک ومستندات می گردد و زمانی که برایش گواه می آوریم دوباره این بازی را جای دیگری ادامه می دهد


باقی کاربران مثل دوستان ترول نیستند که دقیقه ای ۱۰ پست کس و شعر بگذارند
شماری از کاربران ترول هستند(که درستش اینه بگیم ترول میکنند)،آندد "بخش بولد شده" رو انجام میده،اثبات؟از یک ترول چه انتظاری دارید:))
حالا اگر بخوایم از"همواره" که سفسطه تعمیم شتاب زده هست بگذریم.

خب ظاهرا من اشتباه میکردم که فاروم جای عمومیه،زیرش باید میزدید برای هر کسی جز آندد:))))

undead_knight
01-03-2014, 12:41 PM
به نظر من افرادی که ترول میکنند همونطور که امیر هم به خوبی بهش اشاره کرد از این فرایند لذت میبرند فقط سر ماهیت این لذت باهاش یکم اختلاف دارم.
ویکی پدیا ترول رو اینطور تعریف کرده:

In Internet slang, a troll (/ˈtroʊl/, /ˈtrɒl/) is a person who sows discord on the Internet by starting arguments or upsetting people,[1] by posting inflammatory,[2] extraneous, or off-topic messages in an online community (such as a forum, chat room, or blog), either accidentally[3][4] or with the deliberate intent of provoking readers into an emotional response[5] or of otherwise disrupting normal on-topic discussion

بنابراین:
1-هدف ترولینگ گاهی اختلال در تاپیک هست.
2-مهمترین چیز در ترولینگ واکنش مخاطب هست،چه کسی که ممکنه ترول شده باشه و چه مخاطبانی که به خاطر احساس وظیفه! به ترولینگ پاسخ میدند.
3-یکی دیگه از اهداف ترولینگ آزردن مخاطب هست(که اینجا شاید سادیسم مجازی مور دنظر امیر بهش ربط داشته باشه)
4-ترولینگ گاهی وقت ها اتفاقیه،یعنی با هدف خاصی صورت نمیگیره.

یکی از مهمترین چیزهایی که من در مورد ترولینگ فهمیدم اینه که به جز مورد"انحراف گفتگو" هیچ چیز دیگش مشکلی نداره(که شاید هم ناشی از سمپاتی من با بعضی شیوه های ترولینگ باشه) اگر شخصی دیدگاه های تحریک آمیز، تند یا غیر معمول رو بیان میکنه به این معنا نیست که باید به خاطر "ترولینگ" باهاش برخورد کرد،در واقع نتنها داشتن این دیدگاه خلاف اصول یک محیط آزاد نیست بلکه حتی در صورت داشتن ایراد منطقی، بازهم به این معنا نیست که شخص اخلال گره.
حتی اگر خود ترولینگ رو ما نوعی اخلال بدونیم(که من باهاش مخالفم)باز هم پی بردن به نیت شخص و اینکه آیا واقعا قصد اخلال داره یا نه به خاطر وجود طبیعی دیدگاه تحریک آمیز یا با اشکالات منطقی در پست های کاربران(با شدت و ضعف متفاوت)،به راحتی میشه هر کسی رو متهم به ترول بودن کرد.

Mehrbod
01-03-2014, 02:08 PM
نظر من اینست که یکی از فوائد «ترولینگ» بازی با ذهن و روان طرفین مباحثه است. فرد ترول
از بیخ و بن گفت‌وگویی که جاری است را به «رسمیت» نمی‌شناسد و این بزرگترین ضربه به
کاربرانی‌ست که موضوع را جدّی گرفته و برای آن بنوعی وقت و هزینه صرف می‌کنند.

که اینجور, پس شما یک گفتگویی را به رسمیت نمیشناسید و همینجور, نمیخواهید کسانی که آن گفتگو را دنبال میکنند بر دیگران
تاثیرگذار باشند, پس به جنگ روانی با آنها میپردازید تا هم خودتان سُهش بهتری به خودتان داشته باشید, هم آنها در کارشان ناکام بمانند.

Russell
01-03-2014, 02:11 PM
حالا از دید من ترولینگ با این تعریف یک مقدار پیاز داغش زیاد شده ولی خب در همون هم میهن هم گاه و بیگاه مسلمین رو دوستان ترول میکردند دیگه:)))
Log In - The New York Times (http://www.nytimes.com/2008/08/03/magazine/03trolls-t.html?_r=0)

من قبلتر هم گفتم که از دید من ترول چیست، من گمان نمیکنم کسی سعی در بحث جدی با من داشته بوده و من با آن مخالفت کرده باشم یا رفته باشم به بحثی و تنها هدفم این باشد که یا مواضع مخالف من نابود شوند و یا من کل بحث را به گند بکشم. این تلخند‌ها و متلک‌های من هم هر چه هستند ترول نیستند، البته من فعالیت من هم کم اشتباه نبوده و برای مثال همان فعالیت در هم میهن را الان کم ارزش و حتی بدون توجیه اخلاقی درست میبینم و برای همین هم هست که مدتهاست آنجا فعالیت نکرده‌ام.

Mehrbod
01-03-2014, 02:14 PM
ادعا:ترول دادن محض=باخت در گفتگو


درسته, باید میگفتم باخت شما در یک گفتگو, از دیدگاه خوانندگان.





برای نمونه جایی که من با چند مسلمان بحث میکنم و حرفم رو نمیفهمند اگر بخوام گه گاه نظری هم بدم شکل و شمایل ترولینگ میگیره،این نشون دهنده باخت من نیست،این نشون میده من دیگه امیدی ندارم که اونها حرفا های منو بفهمند:))

فقط یک مثال آلترناتیو زدم؛ادعای تو شاید در مواردی درست باشه ولی قبلش باید اثباتش بکنی.

و سود آزارِ روانیِ این مسلمانها در اینجا چیست؟

اگر این است که ترول‌گر سُهش بهتری بیابد, پس در اینجا ترولگر آسیبپذیرترین جایگاه را دارد:


در یک گفتگوی همباز میشوید, پس از چندی میبینید دیگران و بیشینگان سخن شما را نمیپذیرند و دچار سُهشی بد میشوید; اکنون دو راه دارید:


١- پذیرش اینکه دیگران دیگران هستند و شما باید کار خودتان را بی همچو چشمداشتهایی بدنبالید.
٢- نپذیرش این وضعیت و آغازیدن به جنگ روانی (= ترول) با آنها.



در این نگاه ترولگر از همه آسیب‌پذیرتر است, زیرا برای اینکه سُهش خوبی به خودش داشته باشد,
می‌نیازد که یک گفتگو را هر جوری که شده ببرد, نخست براه فرنود و برگه, سپس براهِ ترول و هر چه که میشد.


پارسیگر

undead_knight
01-03-2014, 02:22 PM
من قبلتر هم گفتم که از دید من ترول چیست، من گمان نمیکنم کسی سعی در بحث جدی با من داشته بوده و من با آن مخالفت کرده باشم یا رفته باشم به بحثی و تنها هدفم این باشد که یا مواضع مخالف من نابود شوند و یا من کل بحث را به گند بکشم. این تلخند‌ها و متلک‌های من هم هر چه هستند ترول نیستند، البته من فعالیت من هم کم اشتباه نبوده و برای مثال همان فعالیت در هم میهن را الان کم ارزش و حتی بدون توجیه اخلاقی درست میبینم و برای همین هم هست که مدتهاست آنجا فعالیت نکرده‌ام.
ها یعنی ترول رو تعریف شخصی کردی!؟

In Internet slang, a troll (/ˈtroʊl/, /ˈtrɒl/) is a person who sows discord on the Internet by starting arguments or upsetting people
با تعریف ویکی پدیا خیلی چیزها ترولینگ محسوب میشه:))

Hezbollah_YaHasan
01-03-2014, 02:26 PM
این نقاشی های ترول خیلی جالبه و کاریکاتورهای آن خیلی طرفدار داره و بررسی این پدیده کار خوبیه.

Russell
01-03-2014, 03:04 PM
پس دوستان وظیفه‌یِ اثبات ویژه برای ترول‌ها را بر عهده دارن، بعدش چه؟ حتما وظیفه داریم آخر هر روز برویم نزد چوگان دروغگو اعتراف؟!! آزادی بیان، هه هه !!
خطای اصلی اینجا بوده که با اینکه بصراحت مشخص شده که کل شخصیت ترول شوخیست باز هم آنرا جدی گرفته‌اند!

Russell
01-03-2014, 03:08 PM
ها یعنی ترول رو تعریف شخصی کردی!؟

با تعریف ویکی پدیا خیلی چیزها ترولینگ محسوب میشه:))

نه من تعریف شخصی نکرده‌ام، ویکیپدیا تعریف ویکیپدیایی کرده !!

Mehrbod
01-03-2014, 03:12 PM
ترولینگ یک فایده داشته باشه این هست که باعث صادق شده آدم ها میشه:))


فرایند را باز کنید, چگونه آزار روانیِ کسی مایه‌یِ افزایش روراستی وی میشود؟

Alice
01-03-2014, 03:23 PM
من بجهت فرارسیدن امتحانات در این چند ساعت که
شناسه‌ام روشن بود, همینطور کنار سیستم خوابیده
و خواب‌های ترول و درس و دعوا و... می‌دیدم!
الان که مطالب تالارها را چک می‌کم... وای خدا دلم
درد گرفت :e412: روحانی شخصاً مچکرم! :e412:
3214

Russell
01-03-2014, 04:53 PM
من این نکته رو باز اضافه کنم که روی سخن چندان به برادران زحمتکش ترول اینجا نبود که بخودشان گرفتند !! بقول میلاد این طبیعت شان است، انسان باید عاقل باشد مراقب پای خود باشد. سخنان من در کانتکس مربوطه باید خوانده شوند و خطاب به دوستان و بحث‌هایِ پیشین بود.

sonixax
01-03-2014, 05:01 PM
سه صفحه بحث برای اینکه بفهید ترول کیه و ترولینگ چیه ؟
ترول کسیه که نه شعور درست و حسابی داره ، نه سواد درست و حسابی و نه شخصیت و فرهنگ درست و حسابی به این ترتیب :

1 - شعور نداره چون نمیفهمه که کجا باید ساکت باشه و کجا حرف بزنه.
2 - سواد درست و حسابی نداره چون به جز خزعبل و چرندیات و جفنگیات پروندن کار دیگه ای از دستش بر نمیاد.
3 - شخصیت و فرهنگ درست و حسابی نداره چون فکر میکنه با مزه پرونی و تکه پرونی داره روی اعصاب طرف مقابل راه میره و عصبیش میکنه و واااااااااای :))
یعنی یه چیزیه تو مایه های این (↓) کارتون فقط به جای لات بذارید ترول! قیافتن هم باید همین طوری باشن :e415:

3215

ترولینگ چیه ؟ مجموع تمام نفهم بازی های شخص ترول.

راه حل چیه ؟ ایگنورشون کنید و خلاص.

Alice
01-03-2014, 05:24 PM
دوستان شبه زبان‌شناس و عنوانگذاران جُستار:
برای من تبیین کنند ترول مگر واژه‌ی فارسی است که تبدیل به اسم مصدر «ترولش» (!) می‌کنید؟ :) ها؟ :)
نمی‌فهمم چرا این‌اندازه اصرار می‌کنید زبان پارسی را به آبگوشت هندواروپایی/سامی تبدیل کنید.
----

undead_knight
01-03-2014, 05:34 PM
فرایند را باز کنید, چگونه آزار روانیِ کسی مایه‌یِ افزایش روراستی وی میشود؟
عصبانی میشه یا به هر صورت از آستانه تحملش برای پنهان کردن حقیقت فراتر میره،روی مسلمین که زیاد تست کردم و جواب داده:))


درسته, باید میگفتم باخت شما در یک گفتگو, از دیدگاه خوانندگان.
و سود آزارِ روانیِ این مسلمانها در اینجا چیست؟

اگر این است که ترول‌گر سُهش بهتری بیابد, پس در اینجا ترولگر آسیبپذیرترین جایگاه را دارد:


در یک گفتگوی همباز میشوید, پس از چندی میبینید دیگران و بیشینگان سخن شما را نمیپذیرند و دچار سُهشی بد میشوید; اکنون دو راه دارید:


١- پذیرش اینکه دیگران دیگران هستند و شما باید کار خودتان را بی همچو چشمداشتهایی بدنبالید.
٢- نپذیرش این وضعیت و آغازیدن به جنگ روانی (= ترول) با آنها.



در این نگاه ترولگر از همه آسیب‌پذیرتر است, زیرا برای اینکه سُهش خوبی به خودش داشته باشد,
می‌نیازد که یک گفتگو را هر جوری که شده ببرد, نخست براه فرنود و برگه, سپس براهِ ترول و هر چه که میشد.
پارسیگر
"اگر آزادی بیان معنایی داشته باشد آن این است که به بتوانی به دیگران چیزهایی را بگویی که دوست ندارند!"
-جورج اورول

1-تحریکشون به بیان مطالبی که در حالت عادی بیانش نمیکنند و احتمالا بعدا از گفتنش کمی پشیمون میشند:)) (راهنمایی:حقیقت!)
2-تضعیف حایگاه خدشه ناپذیر باور،مخصوصا اینکه ترولینگ نوعی طنز داره و در این مثال شما جایگاه مقدس و دست نیافتنی باور رو در ذهنشون دم دستی میکنید،میبینند دیگران باهاش شوخی میکنند و میشه جدی نگرفتش.
3-انرژی زیادی نمیزارید و استدلال هایی رو تکرار نمیکنید که قبلا پذیرفته نشده،در عوض با انرژی کم حضورتون رو حفط میکنید.

ببین از دید من میشه ترولینگ رو بدون مغاطلات منطقی هم انجام داد،در این حالت از دید من ابزار مطلوبیه.

Mehrbod
01-03-2014, 08:14 PM
برای من تبیین کنند ترول مگر واژه‌ی فارسی است که تبدیل به اسم مصدر «ترولش» (!) می‌کنید؟ :) ها؟ :)
نمی‌فهمم چرا این‌اندازه اصرار می‌کنید زبان پارسی را به آبگوشت هندواروپایی/سامی تبدیل کنید.
----


نگر شما درباره‌یِ پارسیگویی چیست؟ - برگ 9 (http://www.daftarche.com/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%D8%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%8C-%D9%87%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%AF-13/%D9%86%DA%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%DB%8 C%D9%90-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%D B%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F-839/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-9.html#post38543)



... نه اینکه دستور زبانِ وامواژه را هم به زبان بدرونآوریم. نمونه‌یِ امروزین, ما وامواژه‌یِ troll را داریم و با ریشه‌یِ آن میتوانیم در دستور زبان خودمان اینها را برسازیم:



ترولیدن = to troll
ترول+گر = Urban Dictionary: troller
ترولگرایی = Urban Dictionary: trollism
ترول+ها = trolls
ترول-پذیر, ترولیدنی = Urban Dictionary: trollable
ترولنده = trolling






دوستان شبه زبان‌شناس و عنوانگذاران جُستار:


شبه زبان‌شناس نامیده شدن از سوی بانویِ بیسوادی که نمیداند هتّا "بودن" چیست, یک جور compliment است (:

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/5.jpg

Alice
01-03-2014, 08:23 PM
شبه زبان‌شناس نامیده شدن از سوی بانویِ بیسوادی که نمیداند هتّا "بودن" چیست, یک جور compliment است (:

بیخود است بیسواد!
این پیک را من زمانیکه فرستادم به لغزش خودم پی بردم و آن را زدودم!
هرکسی هم هوده دارد که سخن خود را پس گرفته و نیازی به پروانه‌ی
شما نیست.
مگر اینکه در بازگردانی دوستمان میلاد گرامی این پیک دوباره برگشته
باشد که اگر اینگونه است لینک آن را برایمان بفرستید.
---
ولی این چه پیوندی به جستار دارد؟ مثلا آمدید مچ من را بگیرید؟ :)
---
دیگر اینکه بنمایه‌ی شما برای پایوری (اثبات) سخنتان اندکی مایه‌ی
خنده‌مان شد! (به روباه می‌گویند شاهدت کیست می‌گوید دمم)

Mehrbod
01-03-2014, 11:01 PM
بیخود است بیسواد!
این پیک را من زمانیکه فرستادم به لغزش خودم پی بردم و آن را زدودم!


پس این اندازه سواد اندک که دارید را از هم من دارید, زیرا آنجا هم پس از روشنگری من پیک اتان را زدودید, درست نمیگویم؟ (:






دیگر اینکه بنمایه‌ی شما برای پایوری (اثبات) سخنتان اندکی مایه‌ی
خنده‌مان شد! (به روباه می‌گویند شاهدت کیست می‌گوید دمم)

درسته, لغزش من بود, شما بیسواد نیستید, تنها بسنده باهوش نیستید.

چرا؟ چون ب.ن. خودتان جایِ دیگر گفته‌اید:

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/6.jpg

خب اینجا باید از شما پرسید, چرا یک واژه‌یِ انگلیسی را با دستور زبان پارسیک چندینه‌ بسته‌اید؟
چرا مانند "استخبارات", کوکی‌ها را هم کوکیز (= cookies) نخوانده‌اید؟ آیا شما میگویید "کوکی‌ها" را باید «کوکیز» خواند و نوشت؟


پس,

یا شما با «وامگیری ساختار» دشواری دارید:


گلایه‌یِ کودنانه‌یِ خودتان از من که چرا trolling که در دستور زبان ما مو‌به‌مو میشود "ترولنده" را ترولینگ نخوانده‌ایم.


یا شما با «وام‌گیری ساختار» دشواری ندارید:


که باز هم بیجاست, زیرا پیشتر گفته‌اید دشواری دارید:

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/7.jpg



به یاد مزدک گرامی, به این میگویند آچمز شدن, که شما ترولگر نوپا اکنون شدید :4:




پارسیگر

Alice
01-04-2014, 09:33 PM
به این میگویند آچمز شدن, که شما ترولگر نوپا اکنون شدید:4:
این اندازه سواد اندک که دارید را از هم من دارید, زیرا آنجا هم پس از روشنگری من پیک اتان را زدودید[١], درست نمیگویم؟ (:

نه شما به آن پیک من پاسخ نداید، زودتر آنرا زدوده بودم.
ولی آخه این چه پیوندی به این جستار دارد؟ گمان نمی‌برم
به این «آچمز شدن» شدن بگویند؛ شما در میان پیک‌های
دیرین من جست‌وجو کرده‌اید و از من آتو گرفته اید و به این و
آن نشان می‌دهید...! (آنهم پیکی که من زدوده بودم) این
رفتار شما درست نیست.
چون من هیچ کجا ادعا نکرده ام که الهه‌ی هوش و خرد هستم
و هرگز لغزشی از من سر نمی‌زند؛ زمانی که من آن پیک را
می‌نوشتم سواد اندکی درباره‌ی زبان پارسی داشتم. دستکم
اکنون که چندی می‌گذرد به خودم دل‌استوارم که در تراز "خودم"
آگاهی خوب بسنده ای از پارسیگ می‌دانم.
---
درباره واژه‌ی «ترولش» من داوری را به خوانندگان جستار وامیگذارم.
(با پوزیش از سوی من پاسخی دریافت نخواهید کرد)

Ouroboros
02-02-2014, 10:00 AM
ولی این هیچ چیز را به هیچ چیز نمیکاهد, بساکه[١] 'می‌افزاید'!

بایستی اینجا نون[٢] بپرسیم خب دگرآزاری چرا باید خوشایند باشد؟ آیا خوشایند است چون توان‌رانه[٣]* را خوشنود میکند؟
(و توانرانه از دیدگاه فرگشتیک[٤] خوب است, زیرا جانداری که نتواند بر پیرامون[٥] خود بهناید[٦] شانس فرازیست[٧] کمتری دارد؟)

شما که تازگی‌ها خود ترول‌باز برجسته‌ای شده‌اید مهربد جان و به دشنام‌گویی کشیدن بانو آلیس در آن جستار دیگری از استادانه‌ترین نمونه‌های تله‌گذاری بود که در این انجمن دیده‌ایم(شوالیه یادداشت بردارد)!
پس اندکی پیرامون انگیزه‌های خود روشنگری بکنید چه بسی به پیشرفت این بحث پیرامون چرایی ترولش بیانجامد؟‌ :e404:

undead_knight
02-02-2014, 10:17 AM
شما که تازگی‌ها خود ترول‌باز برجسته‌ای شده‌اید مهربد جان و به دشنام‌گویی کشیدن بانو آلیس در آن جستار دیگری از استادانه‌ترین نمونه‌های تله‌گذاری بود که در این انجمن دیده‌ایم(شوالیه یادداشت بردارد)!
پس اندکی پیرامون انگیزه‌های خود روشنگری بکنید چه بسی به پیشرفت این بحث پیرامون چرایی ترولش بیانجامد؟‌ :e404:
به این نتیجه رسیدم خودشیفته بودن برای یک ترول ضعفه چون یک ترول هیچ وقت نباید اقرار بکنه که داره ترول میکنه:))
من فکر کنم امتیازم بالاتر باشه،سابقه از کوره به در کردن چند نفر رو دارم:))

Ouroboros
02-02-2014, 10:29 AM
به این نتیجه رسیدم خودشیفته بودن برای یک ترول ضعفه چون یک ترول هیچ وقت نباید اقرار بکنه که داره ترول میکنه:))
من فکر کنم امتیازم بالاتر باشه،سابقه از کوره به در کردن چند نفر رو دارم:))

شدت موفقیت مهم است نه شمار آن. شما چند نفر را به ورطه‌ی اخراج شدن انداخته‌اید؟!

undead_knight
02-02-2014, 10:33 AM
شدت موفقیت مهم است نه شمار آن. شما چند نفر را به ورطه‌ی اخراج شدن انداخته‌اید؟!
مگه میشه باعث اخراج مدیر هم شد!؟:)))
در ضمن اینکه "قربانی" کی باشه هم مهمه،اگر همه عوامل رو درنظر بگیریم اون وقت قدرت ترولش رو میشه سنجید:))

Ouroboros
02-02-2014, 10:45 AM
مگه میشه باعث اخراج مدیر هم شد!؟:)))
در ضمن اینکه "قربانی" کی باشه هم مهمه،اگر همه عوامل رو درنظر بگیریم اون وقت قدرت ترولش رو میشه سنجید:))

چراکه نشود؟
ولی اینکه سوالات سقراطی بپرسید، چهارتا لغت انگلیسی بیاندازید آن وسط، تاپیک جدی دیگران را با جیف فمدام و عکس پورن اسپم بکنید، مقداری پرانتز و نقطه ته هر خط بچینید و هر مسئله را پنجاه بار تکرار بکنید دست بالا همان نادیده گرفته شدن را برایتان به ارمغان می‌آورد، اینست که هنوز راهی دراز برای رسیدن به استاد مهربد دارید! :e402:

undead_knight
02-02-2014, 12:19 PM
چراکه نشود؟ ولی اینکه سوالات سقراطی بپرسید، چهارتا لغت انگلیسی بیاندازید آن وسط، تاپیک جدی دیگران را با جیف فمدام و عکس پورن اسپم بکنید، مقداری پرانتز و نقطه ته هر خط بچینید و هر مسئله را پنجاه بار تکرار بکنید دست بالا همان نادیده گرفته شدن را برایتان به ارمغان می‌آورد، اینست که هنوز راهی دراز برای رسیدن به استاد مهربد دارید! :e402: i don't kill my prey :)) البته"راه" داره ولی نیاز به نقشه و تلاش زیاد داره که با تنبلی من جور در نمیاد:)) در هر صورت اگر فقط "شدت" رو در نظر بگیریم میپذیرم مهربد موفقیت زیادی رو کسب کرده:))

Mehrbod
02-02-2014, 09:15 PM
شما که تازگی‌ها خود ترول‌باز برجسته‌ای شده‌اید مهربد جان و به دشنام‌گویی کشیدن بانو آلیس در آن جستار دیگری از استادانه‌ترین نمونه‌های تله‌گذاری بود که در این انجمن دیده‌ایم(شوالیه یادداشت بردارد)!
پس اندکی پیرامون انگیزه‌های خود روشنگری بکنید چه بسی به پیشرفت این بحث پیرامون چرایی ترولش بیانجامد؟‌ :e404:

امیر نازنین نادادگری میکنید‌ ها, من آنجا نترولیدم, بساکه نیکخواهانه به یاریِ دوستی آمدم.

ولی خب اکنون که خواستید و دوست دارید, من بزبان یک داستانک رویدادها را می‌شکافم.

نخست اینکه چرا میگویم نترولیدم؟ زیرا آماج من ستیز با ترولگری خود کاربر @Alice (http://www.daftarche.com/member.php?u=286) بود.
او در گفتگویی که با مزدک راه انداخته بود میکوشید وی را بیازارد و درباره‌یِ چیزهاییکه
خود میدانست درست هستند ایشان را میترولید (ب.ن. با اینکه خود بخوبی میداند چندینه
بستن «استاد» به "اساتید" ستمی است بزرگ, ولی در سخن با ایشان آنرا زیرکانه "اساتید"
آورده بود {همان کاری که در گفتگویِ دیگر برای آزردن من در ساختن "مرجح کردن" کرده بود}).


پاتوق شب نشینی - برگ 642 (http://www.daftarche.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-2/%D9%BE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%82-%D8%B4%D8%A8-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-672/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-642.html#post58938)




...خب شما احتمالا مورد دارید! :) اما همینکه زندگی را به هر قیمتی مرجح می‌کنید هم
نشانگر تمایل ذاتی و غریزی شما به بقاست ...

حالا پارسیک ننویس ولی دیگه مرجح کردن ضایع است. :)
...


پس اینجا از دیدگاه من بنگرید. مزدک گرامی برای من هم دوستی هم‌اندیش و گرانارج و هم
استادی والا و گرانبها هستند و ایشان در facebook تاربرگ پارسیگویی‌ای دارند با بیش از پنجاه هزار هوادار
و هر پیکی که آنجا گذاشته شود دستکم ده هزار خواننده‌یِ یگانه خواهد داشت (و من هم گاهی آنجا همیاری میکنم),
پس شما باید ببینید که ایشان مرده و کشته‌یِ یک پارسیگوی دیگر نیستند که اینجا به هر بهایی بخواهند درستی سخن شان را به کسی بپذیرانند.

در دست دیگر, کاربر آلیس در اینجا دارند زمان گرانبهای همچو کسی
را به هرز میگسارند و بجای آنکه براستی بخواهند چیزی بیاموزند, چیزهاییکه خود بخوبی
میدانند نادرسته را هم درست وامینمایند تا آنجا ایشان را هم آزرده و هم کمی ترولیده باشند.

پس اینجا من تنها برگه‌ای برای مزدک گرامی نهادم و نوشتم که «مزدک جان سخت نگیرید, ایشان تازگی‌ها دارند خود اشان
را به هنری‌هایِ ترولگری می‌آرایاند» که ارجمندانه‌یِ «زمان تان را دور نریزید, ایشان به آماجی دیگر با شما می‌گفتمانند» بود.

در اینجا اگر مونت‌کارلو‌وار ( Monte Carlo method - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Monte_Carlo_method) ) بخواهیم بنگریم, آلیس میتوانست پاسخ‌هایِ بسیار
گوناگون و خوبی بدهد, ولی درست همین واکنش که از پیک من بسیار خشمگین شده و آنجا نخستین دشنامِ «تو جاییکه
ازت نخواسته‌اند زر نزن مهربد» را داد, از درستیِ برداشت من پرده‌برداشت. این میشود آغاز سراشیبی‌ای که آلیس در آن غلتید.

در اینجا من بازکنش چندانی ندادم و میگذارم گردانندگی به دشنام رسیدگی نماید, ولی آلیس
همچنان خشمگین است و اگر بخواهیم در ایستار روانی او فرورویم, همچو انگیزه‌هایِ کنشگر میباشند:

١- او خود اش را یک دختری نازنازی میبیند و می‌بیناند, زیرا اینجور بارآمده که اگر دختر باشی و ناز و نازک‌نارنجی نرفتاری دیگران درباره ات بد خواهند اندیشید.

٢- او از اینکه دست اش براه روشنگری من روشده خشمگین است و میاندیشید "دیگران" به ترولگری او پی‌برده‌اند (پاسخ پسین مزدک
که اینبار بجایِ اینکه همچو همیشه شیکبانه و بزرگوارانه و بلند و گویا باشد, کوتاه و چکیده و خشک‌تر شده به این کفه سنگینی میدهد).

٣- او از اینکه بازیچه اش که آزردن مزدک و سربه‌سر او گذاشتن باشد را گرفته‌ام رنجیده است و مرا آنجا "مگس ناخوانده" میبیند.

٤- ...


پس همه‌یِ این پراسنج‌ها رویهم نمیگذارند او از خشمی نگونیگ که در آن گرفتار آمده بیرون
آید و در همین بازه‌هایِ زمانیک کسرا با دشنام او به من برخورد گردانندگی میکند و خشم او فزونی میابد
و میکوشد بجایش مرا بدنام ساخته و رفتار درست من (آوردن سخنی کهن از او را) یکجوری رفتاری نادرست
جابزند: اینها کثافت‌کاریِ شماست مهربد که برداشتید سخن من از چند ماه پیش را اینجا آوردید:






دشنام برای این است که علاقه‌ی وافری دارید تا از من مچ‌گیری کنید و دست به کثافتکاری می‌زنید.
در جستار دیگری همین کار را کردید و پیام زدوده شده‌ی دویست سال پیش را در تالار آوردید و بعد
هم من ناراحت شدم و چیزی نگفتم، اما این بار اگر تکرار کنید بی‌شک حالتان را جا میاوریم. :)
کودن.


اینجور نیست, بنمایه آوردن و نشان دادن دورویی شما که کثافت‌کاری نیست,
بوارونه, این دورویی‌ها و دشنام‌ها و سرانجام ترولهایِ شما هستند که کثافت‌کاری به شمار میروند! (:



پاسخ من چنانکه باز میبینید نه ترول است, نه دروغ. این را هم من میدانم, هم آلیس میداند, از همینرو
به بهترین ابزار پسین روی میآورد: در ایستار کنونی دفترچه و گفتگو‌هایِ پیرامون کمونیسم, دوستان از اینکه
من مزدک را "سرور" نامیده ام و فرا-اندازه زیر پیک‌هایِ او سپاسیده ام اندک آزرده هستند و چند دشمن مرا "نوچه"
میخواهند ببینانند, پس آلیس این رویداد را به فال نیک گرفته و میکوشد مرا به دستآویز آن کوبیده و دیگران را با خود بهمراهد:



باورهای هرکسی در بستر زمان دگرگون می‌شوند، این بهتر است از اینکه
مثل شما پاچه‌لیس دُگمی و ازلی و ابدی مزدک باشیم. کودن!



در همین بازه‌ها زمانیکه من این پیک و دنباله اش را میخواندم نزد خود کمی درنگیدم, تن ام را کش
و واکشانیده (= کش و قوس داده) و کوشیدم راهبردی بیابم که دو تیر و یک نشان با هم باشد (killing two birds with one stone):

١- نشان دادن اینکه اگر من مزدک را این اندازه ارج مینهم نه از روی دوستی و آشنابازی, که نگرش خردپذیر همپوش ما است.
٢- از میدان بدر کردن آلیس به ناکجاآباد.


برای یکمی من سپاسگزار آلیس بودم, زیرا بتنهایی ناجور بود بیایم بگویم که ببینید, من دیگران را هم "سرور" نامیده ام,
ولی اکنون که او دستیافت اش را برای من فراهیمده بود, بباریکی همین را میتوانستم بگویم: نخست فرتوری از جایی آوردم که خود شما را سرور نامیده بودم:

پاتوق شب نشینی - برگ 662 (http://www.daftarche.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-2/%D9%BE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%82-%D8%B4%D8%A8-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-672/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-662.html#post60132)


خب این دریافت لغزشمند شماست; گناه من نیست اندیشه‌هایِ من و ایشان همپوشانیِ بسیار بالایی دارند (great minds think alike),
گرنه در جایِ دیگر نیز من با @Ouroboros همپوشانی داشته‌ام و ایشان را هم سرور نامیده‌ام: مردستیزی فراگیر در ایران و جهان (http://forum.hammihan.com/thread62876.html)
...



که آلیس هوشمندانه پاسخید:


خب نوچه‌ی امیر هم بودید! :)


و من بسادگی به خرد خواننده وانهادم:


آهان, پس روشن میشود شما هر کس را دوست ندارید انگ نوچه میزنید و ما نباید دنبال فرنود باشیم.



که او اینبار با پیروزی کوچکی که بدست آورده بود کمی پا را از گلیم فرابرده و تهدیدکنان گفت:


هرچه باشد اگر بار دیگر تکرار شود بازهم از ما کشیده‌ی نر و ماده می‌خورید!


که من بسادگی رفتار را "تکرار" کردم و چرخه‌یِ بالا از نو دگربار همارسته شده و خشمی که رو به فروکش بود, بدتر برافروخته شد.



نه خواستم بیشتر برآشفته شوید ببینم چند روی دیگر شما را میتوانم بیرون بکشم (:


که اگر نیک بخوانید من باز هم بروشنی آماج ام را آورده‌ام و ترولی در کار نبوده.

در اینجا گفتگو به پایان رسید و یک شباروز گذاشت و تو میاندیشی با یک خواب خوب آلیس به راهبرد بهتری دست‌میابد, ولی نه و بدبختانه
آلیس کینخواه فردا با جستجو میان پیک‌هایِ کهن من (که بیگمان نیم ساعتی بیشتر برایش زمان برده, دریغـ...) میکوشد با برگی برنده پیروز به میدان آید:

پاتوق شب نشینی - برگ 663 (http://www.daftarche.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-2/%D9%BE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%82-%D8%B4%D8%A8-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-672/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-663.html#post60267)



حواسم نبود، شما نوچه‌‌ی مزدک هستید و "مرید" امیر. این هم سند:

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/92.jpg



در اینجا من نخستین چیزیکه دریافتم این بود که این "برگه" به سود من است; ولی
پیش از آن, رهگذری کوتاه میزنیم به نسکی که در جُستار دیگر شناسانده‌ام: Mathematics and Humor (http://www.daftarche.com/english-31/book-reviews-1414/#post60561)


به این نگاره بنگرید:


http://www.daftarche.com/images/imported/2014/02/3.jpg

این کارکرد یک شوخی را مینمایاند و اینکه چرا میخنداند. اینجور بنگرید که یک شوخی میتواند یکزمان دو آزندش (تفسیر) داشته باشد, برای نمونه:

Mr. Lee: Do you believe in clubs for freshmen?

Mr. Eadie: Yes, but only if kindness fails.


این شوخی اگر آنرا بگیرید شما را میخنداند, زیرا یک بازی با واژه‌یِ clubs شده که دو آزندش دارد, یکی club‌ به چم
باشگاه شبانه, یکی چوبی که برای تنبیه به کار میرود (آزندش دوم). هر چه دورای این دو بیشتر باشد, زمانیکه شما
از آزندش یکم ناگهان به بود دومی پی‌میبرید, بیشتر خواهید خندید. به این میگوییم "افتادن از آزندش یک به دو".

اکنون با بازگشت به سخن, چنانکه گفتم در نخستین نگاه روشن بود این برگه هیچ برگ برنده‌ای نیست ولی خوب آلیس هم
کودن نیست و این را دستکم در ترازی ناخودآگاه میداند (گاس من: ٤١% در این زمان هنوز میداند که نیست), پس پیش از
اینکه من بخواهم این نکته را رونمایانم, میتوانم دنباله‌یِ آماج یکم خویش پیش رفته و بگذارم هم آلیس در آزندش
خود دل‌استوارتر شود هم من به خواسته‌ام برسد, هرچه باشد اگر ببیند نخستین پاسخ من نمیگوید که این برگه
نیست او را به اینکه شاید, شاید براستی توانسته از من آتو بگیرد سومیگیراند (همان چیزیکه شما تله دیده‌اید امیر جان).

پس پاسخ من اینجا بود:


درسته, من نوچه‌یِ راسل هم هستم ((:

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/90.jpg



پاسخ آلیس:


من به واژه‌ی "سرور" کاری ندارم.
گفتم که به وضوح نوچگی مزدک را می‌کنید و در کنار آن یکی از مریدان خشتک‌دران امیر هم هستید!


بگوییم ٤١% به ٣٠% فروکاست.


پاسخ دوم من:



من که چیزی نگفتم, گفتم هستم!

راستی, نوچه‌یِ @Anarchy هم گویا هستم:

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/93.jpg

براستی در یاد ام نبود در زندگی این همه سرسپرده بوده‌ام (:


تنها پیش خود تان بینگارید که آلیس اکنون چه میاندیشید. او براستی دارد کم کم میباورد که من
اینجا در پی گونه‌ای "ماست‌مالی" هستم و از اینکه در گذشته خود ام را "مرید" امیر نامیده‌ام, پشیمان.



همانطور که گفتید ماده و جهان ازلی است، کودنی شما هم ازلی و ابدی و دهری‌ست:
من با واژه‌ی "سرور" کاری نداشتم.


اینجا, در این بازه از زمانْ آلیس به آن ایستاری که میشکفتیم, رسید. نوشته اش
را نیک بخوانید, بازی بسیاری زیبایی با "ازلی و ابدی" از درون پیک بالای من نموده و
میتوانیم بگوییم که آزندش یکم به استوارترین ترازی که میتواند رسیده: She HAS WON


در اینجا من خنجر را میزنم:



با گیومه چه؟

میدانید زمانیکه یک واژه را درون "" یا «» میگذارند یعنی چه, یا نه هوش اتان نمیکشد؟ (:

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/94.jpg


= افتادن از آزندش یک به دو —> مرگ :4:

این بدترین و ناکارترین کوبه‌ای بود که آلیس میتوانست برتابد. درست زمانیکه داشت میاندیشید
بازی را سرانجام برده و درست زمانیکه خودباوری از دست رفته اش را داشت بازمیافت, من او را
به آزندش دُرُست دوم انداختم. دردناکترین بخش اینجا این است که آلیس نمیتواند دیگر
«خود» اش را بفریبد و از آنجاییکه ناچار است بپذیرد حق با من است, ناگزیر هم درمیابد دیگر
خوانندگان همینگونه خواهند اندیشید و این او را بیشتر دیوانه و برآشفته میسازد و از این به تیل
به آنور, آلیس هر چه میگوید از سر خشم و از دست رفتگی کنترل است. هر چند که نخست
میکوشد خود اش را همچنان آرام بنمایاند (ولی من و شما میدانیم که در ویر او چه میگذرد):



کودن‌الممالک کنون به یک گیومه گیر داده است!
دیگران اگر خویشتن را «مرید» امیر می‌خواندند هم‌زمان نوچه‌ی دیگران هم نبودند.


و پاسخ من:



چه میشود کرد, بدبختانه در این جهان هوش را یکسان نهنباخته‌اند, گاه اینجور میشود! :e402: (به این هم میگویند کژلبخند).


که دو بخش دارد, هم هوش او را نشانه میرود, هم به نگارک به کار رفته در "برگه" او که آنجا هم کژخندیده بودم می‌نِمارد —> هایستن آزندش دوم

او ناامیدانه ناچار است بپذیرد که گیومه را ندیده (هنگامیکه دیده, ولی نادیده گرفته) و کژخند هم آنجا مهر هایش سنگینی‌ست دیگر بر سخن من.

این واپسین پاسخ مایه‌یِ فروریزی واپسین این سنگر پوشالین میشود و آلیس خشم اَبـَرافروخته‌ اش را سر من و
مزدک و @homayoun (http://www.daftarche.com/member.php?u=409) که در این میان سربزنگاه آمده تا تنور داغ است خنجری به آلیس بزند می‌تُهیگد که در پیامد, او را به ابدژرفی افکنده و بازداشت میشود.



امیدوارم مانند من از این داستانک خوشی برده باشید :e402:




پ.ن.
باید بگویم سخن آرش درست است و بردن از یک دختر سبکسر
که چند سال هم از شما کوچکتر است جایِ نازشی ندارد.






پارسیگر

Alice
02-02-2014, 09:56 PM
@Mehrbod (http://www.daftarche.com/member.php?u=14)
من خنگ و پلید و کودک و سبکسر!
شما اگر دروغ نمی‌گوئید و پیام‌های ما همگی در دسترس است و آنرا نزدوده بودیم، آن پیامی را که به مهسا گفتی، همان را برای من لینک کن. (باشیدن)

Mehrbod
02-02-2014, 11:45 PM
آری این هم چیستان گیرایی بود برای من, زیرا نخستین بار که فرتوری
از آن پیک شما گرفتم و در همین جُستار گذاشتم, دیدم فردایش ناپدید شده!

نشانی باریک پیک این بود: ساختارشناسی زبان پارسیک - برگ 19 (http://www.daftarche.com/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D8%B3%D8%A7%D8%B1-14/%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D 8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%DA%A9-56/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-19.html#post25365)

که من توانستم آنرا دوباره از google cache بازیابم.

تاریخ پیک شما بود: 12-15-2012

تاریخی که google cache میگوید آنرا انباشته:


28 Nov 2013 16:14:32 GMT


پس میماند اینکه شما چگونه توانستید آنرا بزدایید; تا جاییکه میدانم اگر
این از پیک‌هایی بوده که شما در گذشته زدوده‌اید و sonixax دیرتر بازگردانیده و سپس
به پافشاری من به شما دسترسی گردانندگی دادند تا دوباره بزدایید, اگر از همانها
بوده تا زمانیکه من آنرا پیشآمدانه خوانده و در گفتگوی همین جُستار فرتور نموده
باززدایی نشده بود, ولی هنگامیکه گذاشتم ٢٤ ساعت دیرتر اش زدوده میشود. چگونه؟

یا یکی از گردانندگان (شاید sara که من خود ام گرداننده کردم)
برایتان زدوده, یا خود اتان هنوز دسترسی دارید و یکی باید درین باره آنجا بررسد.

با این همه, از آنجاییکه میدانستم این روز هم پیش میاید
من از آن برگ و هم برگ بایگانیده‌یِ گوگل یکی یک رونوشت گرفتم:

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/02/4.jpg



همچنین من از همه‌یِ نوشته‌هایِ دفترچه پیوسته براه نشانی زیر پشتیبانی میگیرم:

http://daftarche.com/export/


که اگر سخنان بالا برگه‌یِ بسنده نبود, این را هم بنگرید:
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/02/5.jpg

که از این پرونده‌یِ پشتیبانی برون‌کشیده‌ام: daftarche_export_22-12-2013.xml.gz

که تاریخ آن با سخن من هم‌میخواند.



پس در فرجام میبینیم اینبار هم چون انگار بخوبی میدانستید که بدرستی
همین "یک پست" باشنده نیست, کوشیدید با پلیدی راه خود تان را بگشایید:


کاری که شما کردید از اینها زشت‌تر بود، چون می‌دانستید که من را برآشفته و دلخور می‌کند. (پیام زداییده را عکس بگیرید و بالا بیاورید)




ولی افسوس که هوش تان مانند همیشه نکشید! :e402:




پارسیگر

Alice
02-03-2014, 12:00 AM
آری این هم چیستان گیرایی بود برای من, زیرا نخستین بار که فرتوری[١]
از آن پیک شما گرفتم و در همین جُستار گذاشتم, دیدم فردایش ناپدید شده!

در واقع آن پیک را من دقایقی بعد از ارسال زدودم، اما چندی پیش در بازگردانی پیام‌هایم آنهم
بازگردانیده شد، بدون اینکه من بفهمم و آنرا بزدایم. بعدها شما از آن عکس گرفتید و به رخ من
کشیدید! و من تازه فهمیدم که پیک زداییده‌ی من در بازگردانی پیشین دوباره بالا آمده و من
فراموش کرده بودم آن را بزداییم. از همین رو به یکی از مدیران سپردم و برایم زدودند و دیگر برای
شما قابل دیدن نبودند! یعنی بار دومی که شما آنرا به رخ من می‌کشیدید، چنین پیامی وجود
نداشت و حرف من راست بود. در حقیقت، من در همان بار اول دقایقی پس از ارسال زدودم تا
بیشتر بررسی کنم و مطمئن شوم. ولی شوربختانه بدون اینکه مطلع باشم بالا آمد.
اینست که می‌گویم کارتان غیراخلافی بوده، چون من اصلا از وجود و بازگردانی چنین پیامی
مطلع نبودم!
---
پلید هم شما هستید، من هیچ کاری به کار کسی ندارم! مگر کسی روی اعصاب ما بالا و پائین
بپرد و بخواهد چهره‌ی ما را خراب و واروونه جلوه دهد. آنگاه زمانی‌ست که به او نر و ماده می‌زنیم.!

Mehrbod
02-03-2014, 12:10 AM
در واقع آن پیک را من دقایقی بعد از ارسال زدودم، اما چندی پیش در بازگردانی پیام‌هایم آنهم
بازگردانیده شد، بدون اینکه من بفهمم و آنرا بزدایم. بعدها شما از آن عکس گرفتید و به رخ من
کشیدید! و من تازه فهمیدم که پیک زداییده‌ی من در بازگردانی پیشین دوباره بالا آمده و من
فراموش کرده بودم آن را بزداییم. از همین رو به یکی از مدیران سپردم و برایم زدودند و دیگر برای
شما قابل دیدن نبودند!
---
پلید هم شما هستید، من کاری به کار کسی ندارم! مگر کسی روی اعصاب ما بالا و پائین بپرد و
بخواهد چهره‌ی ما را نزد دوستان خراب کند. آنگاه زمانی‌ست که به او نر و ماده می‌زنیم.!

بروشنی بجز خود تان کسی آمار اینکه چه پستی فرستاده‌اید و زدوده‌اید را ندارد. من آنچه در بازبینی جُستار دیده بودم را در گفتگوی همین جُستار
که شما مرا "شبه زبان‌شناس" دُژنامیده بودید آوردم تا روشن شود بی‌سوادی تان چه اندازه است: کسیکه هنوز نمیداند کارواژه‌یِ «بودن» چیست مرا شبه‌زبان‌شناس مینامد! (:

تا اینجا هم روشن شد دروغ داشتید میگفتید که من از پیک زدوده‌یِ شما فرتور گرفته‌ام (تا جاییکه با برگه و گواه دیدیم زدوده نبود) و اگر
هم در داستان sonixax‌ بازگردانده شده بود, باز گناه خود تان بوده که با اینکه براه پافشاری من به شما دسترسی داده بودند, آنرا نزدوده بودید.

همچنین روشن هم نشد چگونه درست زمانیکه من فرتور گرفتم ٢٤ ساعت دیرتر شما پست تان
را پاک کردید و اکنون هم میخواستید مرا "پلید" بنامید که از پیکی که نیست فرتور آورده‌ام = پلیدی خود تان.


پارسیگر

Alice
02-03-2014, 12:21 AM
کسیکه هنوز نمیداند کارواژه‌یِ[٢] «بودن» چیست مرا شبه‌زبان‌شناس مینامد! (:

دشمن ناگرامی و کوچکوار پیامتان را لایک کردم تا مبادا عقده‌ای از دنیا بروید! :)

مسئله‌ی دیگری نبود؟

Ouroboros
02-03-2014, 12:08 PM
امیدوارم مانند من از این داستانک خوشی برده باشید

بله خوشی بردم، خاصه آنکه حتی در بازگو کردن داستان نمی‌توانید جلوی نیشخند زدن خود را بگیرید و در عین انکار علنی تله‌گذاری، به طور ضمنی به آن مفتخرید:


نه خواستم بیشتر برآشفته شوید ببینم چند روی دیگر شما را میتوانم بیرون بکشم (:



این تعریف تله است!
شما وقتی می‌بینید که خصمتان به خشم آمده باید سعی در رفع و رجوع مشکل داشته باشید نه متلک‌ها را آبدارتر کردن و حملات روانی را تدقیق کردن. ولی خب ایشان چون خودشان آغازگر ترول‌بازی بودند و با تهدید «چنان ترول بکنم که..» جلو آمده بودند، خودکرده را تدبیر نیست... شما می‌توانستید به جای نقره‌داغ کردن او، یک پشت‌دستی آرام به وی بزنید.

Alice
02-03-2014, 12:23 PM
خب ایشان چون خودشان آغازگر ترول‌بازی بودند و با تهدید «چنان ترول بکنم که..» جلو آمده بودند

این آغازگر ترول‌بازی در این جستار را می‌گوئید؟ نه دوست من، این برای مدتی پیش است، و من یکی
دو روز برای مبارزه با عقاید آنتی‌ماتیک دوستان شما آنرا پیشه کرده بودم. در آن یکی گفتگوی جدی من
ادعای ترولینگ و اسپم‌پراکنی نداشتم. موضوع ترول از آنجا مایه می‌گیرد که دوستان شما می‌گفتند
زنان نباید ماتیک قرمز بزنند و اگر چنین می‌کنند حق اخلاقی ماست تا به آنها «دروغ» بگویید. اینجا را ببینید (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D9%BE%D8%AF%D8%A7%D9%81%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-968/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-42.html)!
از این برگه به بعد در این باره گفتگو شده است. من هم برای ابراز مواضع بی‌نهایت مضحک و کودکانه‌ی
آنان سعی در «ترولینگ» و کم‌اهمیت نشان دادن موضوع داشتم.