توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشتهیِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : صندلی داغ - Iranbanoo
Russell
05-31-2013, 03:15 AM
با درود و خوشآمد به ایرانبانوی گرامی.
صندلی داغ را حداقل فعلا با روال سابق (آنچنانکه برای میلاد عزیز برگزار شد) پی میگیریم،جهت یادآوری:
(دوستان توجه بکنند که قوانین صندلی داغ اندکی دگرگون شده، و شخص از روز نشستن ده روز برای پاسخگویی به تمامی پرسشها فرصت دارد. روال جدید کار چنین است که کاربران سوالات خود را هر وقت خواستند از مصاحبهشونده میپرسند، اما دوستی که روی صندلی نشسته باید حتما پرسشهای استاندارد را اول پاسخ بدهد،
1. چه عنصری را در روابط اجتماعی از باقی مهمتر میدانید؟ توضیح بدهید.
2. در این محدودهی این فرتور خود را در کجا(ها) میبینید؟ اندکی روشنگری بکنید.
3. در زندگی روزمره آیا مقید به اصول اخلاقی مشخصی هستید یا نخست به نتیجهبخشی اعمال خود توجه میکنید؟
4. آیا در زندگی شما نقطهی دگرگونی برجستهای وجود داشته؟ لحظهای، رخدادی، شخصی ... که زندگی شما به پس و پیش از آن تقسیم بشود؟ اگر بله، بدون ذکر جزئیات، حالات خود و چگونگی آن تغییرات را توصیف بکنید.
5. با استیصال چه میکنید؟ یعنی اگر تمام آنچه ممکن است را برای حل یک مشکل انجام دادهاید اما همچنان عاجز ماندهاید، برای کنار آمدن با عجز منتج چه طریقی را برمیگزینید؟
6. به باور شما برابری مهمتر است یا آزادی؟
7. موثرترین شخص در زندگی شما که بوده؟ بدون درج اطلاعات شخصی، کمی پیرامون چگونگی اثرگیری خود توضیح بدهید.
8. آیا تا بحال آرزوی مرگ کسی را کردهاید؟ اگر بله، توضیح بدهید.
9. به نظر شما آیا کیفیت زندگی بشر از منظر زمانی درحال صعود بوده یا سقوط؟
10. کدامیک از این دو را دستاورد مهمتری برای بشر تلقی میکنید: هنر، یا دانش؟
11. آیندهی نزدیک جهان و ایران را از منظری سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چگونه میبینید؟
12. آیا حاضر هستید برای تحقق آرمانهای خود جانتان را به خطر بیاندازید؟
13. آیا حاضر هستید برای تحقق آرمانهای خود جان دیگران را به خطر بیاندازید؟
14. آیا مذهب و دانش را آشتیپذیر میدانید؟
15. آیا به وجود فضای سیاسی سالم باور دارید یا اساسا برای این عرصه از زندگی اجتماعی اعتباری قائل نیستید؟
16. آیا با نقوش سنتی زن و مرد در جامعه موافق هستید؟(lol)
17. کدام ورزش، غذا، سبک موسیقی و ژانر سینمایی را ترجیح میدهید؟
18. نظرتان پیرامون فمینیسم، کمونیسم و لیبرالیسم چیست؟
19. اگر وادار به برگزیدن یکی از ادیان ابراهیمی بشوید کدام را انتخاب میکنید؟
20. اگر بنا بود در جزیرهای دورافتاده تنها بمانید، و حق انتخاب یک آلبوم موسیقی، یک فیلم و یک کتاب را داشتید، کدامها را برمیگزیدید؟
21. بدترین و بهترین ویژگی خود را چه میدانید؟
22. بدترین و بهترین ویژگی نوع بشر را چه میدانید؟
23. اگر میتوانستید سه چیز را در جهان تغییر بدهید، آن سه چیز چه میبودند؟
24. همنشینی با آدمهای مشابه خودتان را ترجیح میدهید یا با اشخاص متفاوت؟
25. دیدگاه شما پیرامون مرگ چیست؟
26. پنج چیز که بدون آنها نمیتوانید زندگی بکنید را نام ببرید.
27. سگدوست هستید یا گربهدوست؟
28. انتظار و امید وجود چه پرسشی(ها) را در این مجموعه داشتید که آنرا نمیبینید، خودتان آن(ها) را مطرح بکنید و پاسخ بدهید.
Angela
05-31-2013, 06:48 PM
درود ایرانبانوی عزیز :e306:
- نظرت درباره "عشق به وطن" چیه؟ آیا میهن پرست هستی, یا در گذشته بودی؟
- در مورد جنگ چی فکر می کنی؟ در چه شرایطی جنگ رو لازم و یا مفید می دونی؟!
- رابطه ت با بچه ها خوبه؟!
- چه هنری رو دوست داری؟
- یکی از شعرهای مورد علاقه ت رو بنویس. :e056:
Alice
06-01-2013, 10:15 PM
درود بانوی گرامی :) :e303:
1. دلیل علاقهتان به حافظ چیست و کدام یک غزلهای لسانالغیب را بیش از همه دوست میدارید؟
حافظ را «رند بادهپرست» میبینید یا «مسلمان ِ رندانه»؟
2. دیدگاهتان به هایپرگمی و زبرهمسری دختران چیست؟
3. در فکر رَستناید ... ؟
4. به اختصار نظرتان پیرامون موضوعات زیر :
سیگار ، قلیان ، حشیش ، بانجی جامپینگ ، تئاترشهر ، فیسبوک ، خودکشی
5. فوتبالی هستید؟ اگر آری فوتبال کدام سرزمین را میپسندید؟ یا دستکم قرمز و آبی بودنتان را مشخص بکنید!
6. آیا حاضرید جان خود را برای کسی که دلباختهاش هستید به خطر بیاندازید؟
7. فست فودی هستید؟ :) خوراک محبوبتان؟
8. به نظر شما بزرگترین و جاودانهترین دانشمند جهان چه کسی بود؟
9. اغلب موهایتان را در منزل چگونه میبندید؟ (انتخاب بکنید از فرتور)
1992
10. میانهتان با ریاضیات چطور است؟ در زمرهی عاشقان ریاضی هستید یا نقطهی مقابل؟
11. نام سهتن از کاربرانی که مایلید بیرون از دفترچه با آنان دوست باشید را نام ببرید!
اینها را پسادستی داشته باشید تا ببینیم چه میشود .. :e418:
Dariush
06-01-2013, 11:53 PM
درود ایرانبانو جان:e306:
اینهم از بخش نخست پرسشهای من:
1-چه زمانی خودکشی را به زندگی ترجیح میدهید؟
2-دیدگاهتان پیرامون عشق چیست؟
3-نظرتان در مورد افراد زیرچیست:
جیمی کارتر
جورج بوش
کارل مارکس
جوزف استالین
فردریش نیچه
فردوسی
هرمان هسه
تولستوی
شادی صدر
محمدرضا شاه
رضا شاه
نادرشاه
کوروش هخامنشی
احمد شاملو
صادق هدایت
4-از میان افراد زیر کدامیک را برای دوستی برمیگزینید(میتوانید تا سه نفر را انتخاب کنید و اگر خواستید دلیلش را هم بگویید):
ستارهشناس
ریاضیدان
شاعر
نویسنده
سیاستمدار
فیلسوف
آزادیخواه
فعال حقوق زنان
برابریخواه
نویسنده
فیزیکدان
ژورنالیست
مکانیک
بازاری
تاجر
5-بهترین کتابی که خواندهاید کدام است؟
6-در ایران، بهترین شهر برای زیستن از نظر شما کدام است؟
7-دوست دارید در کدام کشور زندگی کنید؟
8-از میان فصلها کدام را بیشتر دوست دارید؟
9-از نظرِ شما عدالت در عرصههای گوناگون (اجتماعی، فردی، سیاسی، اقتصادی و...) چگونه قابل پیگیری است؟ و اساسا به عدالت اعتقاد دارید؟
10-هرکدام از کاربران زیر را در چندجمله توصیف کنید:
Mehrbod
Russell
Ouroboros
Undead_Knight
Anarchy
Alice
Iranbanoo
Angela
Viviyan
Shirin
SAMKING
Sonixax
Bibak
Dariush
با آرزوی موفقیت و شادکامی برای شما:troll:
iranbanoo
06-02-2013, 12:08 AM
با درود و خوشآمد به ایرانبانوی گرامی.
ممنون و سپاسگزار
1. چه عنصری را در روابط اجتماعی از باقی مهمتر میدانید؟ توضیح بدهید.
جایگاه اجتماعی.
به نظرم جایگاه یک فرد در اجتماع است که میزان اعتبار,احنرام و شکل گیری روابطش با دیگران را تعیین میکند.و همین جایگاه است که هویت فرد را تعریف و تفسیر میکند و حتی او را در مسیر پیشرفتها و پسرفتها قرار میدهد.
. در زندگی روزمره آیا مقید به اصول اخلاقی مشخصی هستید یا نخست به نتیجهبخشی اعمال خود توجه میکنید؟
خوب بله.
توجه ویژه ای به اخلاقی بودن اعمال دارم و شاید اخلاقی بودن خیلی از مسائل را بر منافع خود ارجح بدانم.
اما باز هم برای اخلاق حوزه ای تعیین کردم تا در تعاملاتی که با دیگران دارم بتوانم درست را از غلط تمییز دهم و این حوزه را با حقوق مرتبط میدانم.به طوریکه اگر حوزه ی اخلاق را به یک دایره ی بزرگ تشبیه کنم حقوق را در دایره ای کوچکتر در دل آن جای میدهم.از این رو در مواجه با مواردی که نتیجه ی آن حائز اهمیت است سعی میکنم نگاهی منصفانه و عقلانی داشته باشم.
4. آیا در زندگی شما نقطهی دگرگونی برجستهای وجود داشته؟ لحظهای، رخدادی، شخصی ... که زندگی شما به پس و پیش از آن تقسیم بشود؟ اگر بله، بدون ذکر جزئیات، حالات خود و چگونگی آن تغییرات را توصیف بکنید.
لحظات ,رخداد ها یا اشخاص متعددی در زندگیم بوده اند که در مقطعی بر افکار و منشم اثر نهند.
اما نه در آن حد که با وقوع یک اتفاق یک دگرگونی قابل ملاحظه در من ایجاد شود.
بیشتر میتوانم بگویم شرایط و حضور مستمر و طولانی مدت افراد در زندگیم به افکار و منشم جهت میدادند و بیشتر از اینکه به پس و پیش اتفاقات و یا حضور افراد توجه کنم به بودن یا نبودن آنها متوجه ام.
بودن در جمع هایی که شبانه روز افکارم را تحت سیطره ی خود داشتند و یا افرادی چون پدر و خواهرم و یا اتفاقاتی که در زندگی شخصیم (بنا بر شرایطی)در حال وقوع چندین باره بودند در مجموع دیدم را به زندگی و وقایع آن دگر گون میساختند.
5. با استیصال چه میکنید؟ یعنی اگر تمام آنچه ممکن است را برای حل یک مشکل انجام دادهاید اما همچنان عاجز ماندهاید، برای کنار آمدن با عجز منتج چه طریقی را برمیگزینید؟
سعی میکنم از شرایط و محیط فاصله بگیرم تا توانی مجدد برای حل آن بیابم .
از آنجایی که اعتقاد دارم کار نشد ندارد :
اگر از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد از کلنجار رفتن با آن و گره گشائیش دست بر نمیدارم.
اما اگر آنقدر ها هم مهم نباشد انرژیم را بی جهت صرفش نمی کنم و از انجامش چشم میپوشم.
6. به باور شما برابری مهمتر است یا آزادی؟
آزادی برابر
خوب مسلم است که برابری خود به تنهایی آزادی را به انقیاد می کشد.چرا که با سرکوب فرد یا گروهی است که این برابری حاصل میشود.
اما با این وجود هم نمیتوانم آزادی را به راحتی از برابری تفکیک کنم.به هر صورت آزادی هر فرد استعداد و قابلیت آن را دارد که برای اطرافیانش زیانبار باشد.از این رو وقتی میگوییم ((افراد حق دارند آزاد باشند)) یا (( آزادی خوب است)) تنها میتوانیم آزادی برابر را لحاظ بدانیم(مگر آنکه منظورمان مشخصا آن باشد که هر کسی همه ی آزادی ای را که میتواند کسب کند برای خود بخواهد)
7. موثرترین شخص در زندگی شما که بوده؟ بدون درج اطلاعات شخصی، کمی پیرامون چگونگی اثرگیری خود توضیح بدهید.
موثرترین!
خوب اگر بخواهم به کسی «ترین » بدهم باید کسی بوده باشد که در تمامی ابعاد زندگیم تاثیر گزار بوده باشد.
کسی که به عنوان یک محرک در افکارم,انتخابهایم,کارم و حتی احساسم شناخته شود شاید کسی فراتر از یک دوست بوده و به یکباره برایم شبیه یک الگو شد که پاهایم را جای پای او میگذاشتم .
گرچه که در مقطعی این تاثیر به اوج خود رسید اما هنوز هم فکر میکنم اثراتش با من است و حتی گاهی نتیجه ی کارهایم را با اینکه« اگر فلانی بود چه میکرد» سبک-سنگین میکنم.
8. آیا تا بحال آرزوی مرگ کسی را کردهاید؟ اگر بله، توضیح بدهید.
اصولا هیچ کس و هیچ اتفاقی را لایق رنجش خود نمیدانم و خوشبختانه قوه ی فراموشیم در این زمینه بسیار بالاست.
اما خوب با این وجود افرادی بوده اند که تنش هایی که در زندگیم ایجاد کرده اند , مرا به یک واکنش وا داشته اند و بی تفاوت از کنارشان نگذشته ام.اما اینکه آرزوی مرگشان را کنم خیر ....
9. به نظر شما آیا کیفیت زندگی بشر از منظر زمانی درحال صعود بوده یا سقوط؟
10. کدامیک از این دو را دستاورد مهمتری برای بشر تلقی میکنید: هنر، یا دانش؟
این دو پرسش را با هم جواب میدهم .
چرا باید کیفیت زندگی بشر در حال سقوط باشد؟
اگر تاریخ را دنبال کنیم میبینیم که با هرچه آشنایی بیشتر انسان با محیط پیرامونش و تسلط بر آن به دنبالش پیشرفتش هم حاصل شده.
هم اکنون من به پشت لمیده ام و با چندین نفر در هر نقطه ای از این زمین تبادل فکری میکنم.با صرف کمترین انرژی به احتیاجاتم از قبیل خوراک و پوشاک و چه وچه پاسخ میدهم و.....
اینها همه به سبب پیشرفت در حوزه ی علم و تکنولوژی و تسلط بیشتر انسان بر زندگی خود حاصل شده.
هر اندازه که کیفیت زندگی و دستاورد هایم را با نسل های قبل تر از خود (چرا دور؟حتی با زندگی پدر و مادرم) مقایسه میکنم سرخوش میشوم از اینکه دست کم یک نسل جلوترم و سطح زندگیم و طریقه ی حل مشکلاتم به مراتب از آنها بالاتر و بهتر است.و خرسندم از اینکه در زمانی زندگی میکنم که دانش بشر روز به روز تقویت میشود و تبع آن زندگی مرا دگرگون میسازد.
دانش و علم به سرعت در حال پیشرفت است چنانکه (در مقاله ای خواندم) در سال 2050 هر فرد در هر 24 ساعت علمش دو برابر میشود(در حال حاضر هر 3-4 سال) و قطعا به دنبال این دگرگونی علمی زندگی ما نیز تحت تاثیر آن قرار خواهد گرفت.بنابر این به دنبال این پیشرفت تعادلی نیز باید با زندگی ما به وجود بیاید که فکر می کنم در حال حاضر این تعادل وجود ندارد که یک ناهمسازی نسبی در زندگیمان به وجود آورده.
در این بین هم نقش هنر در به فعلیت درآوردن استعداد های انسانی و رنگ و جلا بخشیدن به زندگیش را قطعا مهم و تاثیر گذار میدانم اما نه نسبت به قدرت دگرگون گر دانش.
______
پ.ن
سوال 2 را انتهای سوالات استاندارد پاسخ میدهم
iranbanoo
06-04-2013, 05:29 PM
11. آیندهی نزدیک جهان و ایران را از منظری سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چگونه میبینید؟
-درمورد جهان نظر دادن انهم با توجهبه شرایط پیچیده ی سیاسی و ناهمگونی فرهنگی و اجتماعی که وجود دارد به نظرم کاردشواریست.اما در مورد ایران چندان خوش بین نیستم.چه به لحاظ اجتماعی و فرهنگی ,تغییراتی که شاهد آنیم انقدر کند رو و ضعیف اند که توانایی ایجاد تحولاتی در خوررا ندارند.چه به لحاظ سیاسی منتظر اتفاقات خوبی نیستم!آنهم وقتی پای ج.ا در میانباشد وضعیت از آنچه که باید بشود احتمالا بدتر خواهد شد.به هر حال امیدوارم مردمایران هم بالاخره روی خوش زندگی را ببینند!
12. آیا حاضر هستید برای تحقق آرمانهای خود جانتان را به خطر بیاندازید؟
اینکه آرمان و اعتقادی وجود داشته باشد که من آنقدر به آن پایبند و معتقد باشم که برای تحققش جانم را هم فدا کنم,خیر....
اما با این وجود گاهی شرایط از چنان اهمیتی برخوردار میشود که تمامی ارزش ها به یکباره فرو میریزد وشاید آن لحظه ای باشد که حاضر باشم از خیلی از داشته هایم(و شاید همجانم) برای حسن انجامش چشم بپوشم!
13. آیا حاضر هستید برای تحقق آرمانهای خود جان دیگران را به خطر بیاندازید؟
هرگز!
14. آیا مذهب و دانش را آشتیپذیر میدانید؟
مذهب و دانش اصولا دو ماهیت متفاوت دارند و من هیچ گونه همبستگی ای بین این دو نمی یابم!چه بسا این دو ضد یکدیگرند و مانع رشد یکدیگر.طول عمر مذهب و دانش تقریبا به یک اندازه است و ما کی و کجا شاهد آشتی این دو بوده ایم که چنین انتظاری از این اضداد داشته باشیم؟
15. آیا به وجود فضای سیاسی سالم باور دارید یا اساسا برای این عرصه از زندگی اجتماعی اعتباری قائل نیستید؟
مادامی که سیاست با قدرت آمیخته باشد(و مگر میشود که نباشد؟)انتظار سلامت سیاسی هم انتظار ساده لوحانه ایست.
16. آیا با نقوش سنتی زن و مرد در جامعه موافق هستید؟(lol)
سنتی خیر...
موضع من هم که نسبت به آنچه که از سنت ها و نقش های از پیش تعیین شده به ما رسیده روشن است.خود به عنوان زن
ازانفعال و محدود شدن به یک سری وظایف و نقوش خاص بیزارم و زنان را شایسته ی بالاتربودن و ارجمند تر بودن از آنچه که هستند میدانم.نه در چشم مردان و یا حتی خودشان ,بلکه در چشم یک جامعه ی ارجمند.
به نظرم جای خالی زنان در سیاست و علوم اجتماعی احساس میشود و اینکه چه چیزی آنان رابه تحرک و یا رهایی از آنچه که به انان خورانده و تحمیل شده وا میدارد چیزیست که هنوز به طور دقیق به آن نرسیده ام!
البته جای امیدواریست که مردان هم در تعاریف نقوش خود در حال تجدید نظرند و این فشاری که هردوجنس در حال وارد آوردن به یکدیگراست اگر به کشتن هم ختم نشود احتمالا نتیجه ی مثبتی خواهد داد!
با این اوصاف زنانگی هر زن و مردانگی هر مرد در جای خود دارای جذابیت هاییست که فکرنمیکنم انکار کردن آن سرپیچی از سنت باشد.
17. کدام ورزش، غذا، سبک موسیقی و ژانر سینمایی را ترجیح میدهید؟
-در مورد ورزش:همه ی ورزش ها اما شنا و کوه نوردی را ترجیح میدهم.
غذا:در خوردن حساسیت و یا علاقه ی خاصی به چیزی ندارم.اما کلا مزاج ترش پسندی دارم و خوراک های آلو و خورش های ترش را دوست دارم.
موسیقی:بیشتر پاپ و سنتی
ژانر سینمایی:اهل فیلم و سینما هم نیستم! اما اگر بنا به دیدن باشد فیلم های کمدی و درام برایم جذابیت دارند
iranbanoo
06-04-2013, 08:38 PM
18. نظرتان پیرامون فمینیسم، کمونیسم و لیبرالیسم چیست؟
قبل از هر چیز فکر میکنم با آن نگاه تردید آمیز مارکس بر اخلاقیات مبتنی بر نیات همسوهستم.تمامی ایدئولوژی ها احتمالا در گسترش ارزش های والایی به وجود آمده اند اما اینکه در گذر زمان چه بر سرشان امده و یا چه بر سر بشر اورده اند نیاتشان را به یکباره بی اعتبار میکند.
مانند کمونیسم که آرمان های بلند نظرانه اش به انحطاط کشیده شد و چرا نباید با نازیسم مقایسه اش کنیم؟
ویا همین فمینیسم که گرچه دوست میداشتم برایش تفاوتی قائل شوم و ان را برای جامعه ای مانند کشور خودم کار آمد بخوانم اما چه سود وقتی برابرای که از آن یاد میکند محقق نخواهد شد چرا که از پایه برای خود دشمن تراشیده.
درمورد لیبرالیسم هم همان جمله ی معروف گورباچف(؟) فکر میکنم فعلا صدق کند:گرچه لیبرالیسم پر از عیب است اما فعلا بهترین گزینه ایست که میتوان به آن اکتفا کرد(یه همچین چیزی بود فکر میکنم)
19. اگر وادار به برگزیدن یکی از ادیان ابراهیمی بشوید کدام را انتخاب میکنید؟
احتمالا خودم را از بلندی ای جایی پرت میکردم تا مجبور نباشم الله ی,یهوه ای یا روح القدسی را دوباره پرستش کنم!
20. اگر بنا بود در جزیرهای دورافتاده تنها بمانید، و حق انتخاب یک آلبوم موسیقی، یک فیلم و یک کتاب را داشتید، کدامها را برمیگزیدید؟
چون سعی میکردم آرامش در جزیره ماندن را با هر چیزی خدشه دار نکنم احتمالا یک آلبوم موسیقی بی کلام(احتمالا یانی) و یک کتاب شعر(حافظ) را با خود میبردم.
برای تولید هیجان هم یک فیلم ترسناک با خو دمی بردم:))
21. بدترین و بهترین ویژگی خود را چه میدانید؟
بدترین فکر میکنم خود رای بودنم باشد.و بهترین ویژگی ام مهربان بودن و حس نوع دوستی ام است:))
22. بدترین و بهترین ویژگی نوع بشر را چه میدانید؟
بدترین اش قدرت طلبی و بهترینش کنجکاوی
23. اگر میتوانستید سه چیز را در جهان تغییر بدهید، آن سه چیز چه میبودند؟
جنگ-جهل و فقر
گرچه که هر سه لازم و ملزوم یکدیگرند
24. همنشینی با آدمهای مشابه خودتان را ترجیح میدهید یا با اشخاص متفاوت؟
باوجود اینکه با افرادی که هیچ اشتراکی با آنان ندارم هم میتوانم مراوده داشته باشم اما افراد مشابه خود را ترجیح میدهم و از بودن در کنارشان احساس آرامش میکنم.
25. دیدگاه شما پیرامون مرگ چیست؟
هنوزدر مورد مرگ توجیه نشده ام.نمیدانم آیا باید به مرگ به عنوان یک پایان پوچ نگاه کنم یا میتوان وجود را در بازه ی زمانی دیگر یا مکانی دیگر جست و جو کرد.
با این وجود از آن هراسی ندارم و عمر جاودانه و حتی طولانی مدت را دوست ندارم
26. پنج چیز که بدون آنها نمیتوانید زندگی بکنید را نام ببرید.
مادرم:من عاشق این زن هستم
پول:بدون پول زندگی مانند جهنم است!
هدف:باز نشستن و بی انگیزگی برایم حکم مرگ تدریجی را دارد!!
اجتماع:گرچه تنهایی را به نوبه ی خود دوست دارم و زیاد با خود خلوت میکنم اما بدون وجود دیگران و در کنار آنان بودن زندگی برایم بی معناست.
کتاب:یاهرچیزی که به کمک آن بتوانم از پرتگاه هایی که جهل هدایتم میکند بگریزم
27. سگدوست هستید یا گربهدوست؟
سگها را دوست دارم اما از دور.هر وقت صدای جیغ من بلند میشود احتمالا یک سگ بدون اعتنا به من در آن حوالیست!!
امابچه گربه ها را دوست دارم با مزه اند:))
28. انتظار و امید وجود چه پرسشی(ها) را در این مجموعه داشتید که آنرا نمیبینید، خودتان آن(ها) را مطرح بکنید و پاسخ بدهید.
چیزخاصی به نظرم نمی آید
ممنون
2-در مورد سوال دو هم فکر میکنم به nationalism وindividualism بیشتر نزدیک باشم.
Russell
06-04-2013, 10:31 PM
1-غذای ایرانی چه دوست داری؟(اینرو البته تا حدی جواب دادید ولی حالا یکی را قاطعانه انتخاب کنید بد نیست.)
2-مکان(شهر/محله) مورد علاقه؟
3-دانشمند و فیلسوف مورد علاقه؟(لازم نیست خیلی جدی باشد بلکه منظور اینست که کدام بیشتر تحت تاثیر قرارتان داده)
4-کمدی چه سبک و کمدینی... را دوست دارید؟
فعلا همینها ...
sonixax
06-04-2013, 10:55 PM
اینها هم مال من :
1 - آمریکا یا اروپا ؟ چرا ؟
2 - غذای خانگی یا فست فود ؟ چرا ؟
3 - تحریم یا رای ؟ چرا ؟
4 - اگر بخواهید به مسافرت بروید شمال ایران را انتخاب میکنید یا جنوب یا جای دیگر ؟ چرا ؟
5 - اگر در لوتو (همون بخت آزمایی) 20 میلیون دلار/یورو برنده شوید نخستین کاری که با پول به دست آورده میکنید چیست ؟
6 - مسافرت با کشتی را دوست دارید یا خیر ؟
iranbanoo
06-05-2013, 10:14 PM
درود ایرانبانوی عزیز
درود آنجلای گرامی:e032:
- نظرت درباره "عشق به وطن" چیه؟ آیا میهن پرست هستی, یا در گذشته بودی؟
خیر.هیچ گاه میهن پرست نبوده ام و نیستم.
اما نمیتوانم علاقه ام را به کشورم و مردمم انکار کنم.با تمامی کاستی ها و کمبود هایی که شاهد آنیم اما ایران و مردمش را لایق بهترینها میدانم.
مفهوم میهن برایم چیزی شبیه به یک مرز و خاک مقدس نبوده و نیست بلکه یک جامعه ی بزرگ است که افرادش اهداف غایت اندیشانه شان را دنبال میکنند و از این رو به این اهداف و این جامعه احساس تعلق میکنم.
احتمالا مواضعم در برابر کسانی که سر ستیز با یکسری مفاهیم داشته اند ( البته نه از روی روشنفکری بلکه به دنبال منافع دیگری بوده اند) این پیام را می رسانده که یک میهن پرستم!.گرچه که شاید در مواجه با این دست افراد مواضعم هنوز هم به همان تندی و جانبدارانه باشد!
- در مورد جنگ چی فکر می کنی؟ در چه شرایطی جنگ رو لازم و یا مفید می دونی؟!
مخرب تر و بدچهره تر از جنگ چیزی را سراغ ندارم که بشر تا کنون از خود بروز داده.
مفهوم جنگ چیزی جدا از مفهوم حاکمیت نیست و تمامی عواقبش را مردم اند که متحمل میشوند.جنگ را از هر نوعش برای انسان پست میدانم اما وقتی پای دفاع میرسد نمیدانم آیا برای آن میتوان استثنا قائل شد یا نه!
رابطه ت با بچه ها خوبه؟!
بیشتر بچه ها با من رابطه ی خوبی دارند:)
خودم هم بچه ها را دوست دارم خصوصا پسر بچه ها را .اما بیشتر از 1 ساعت نمیتوانم نگهداریشان کنم و زود خسته میشوم:e318:
- چه هنری رو دوست داری؟
هنر از هر نوعش زیباست.
اما خودم خطاطی را ترجیح میدهم و گاهی هم خطاطی و وازه آرایی میکنم.
یکی از شعرهای مورد علاقه ت رو بنویس.
بود آیا که در میکده ها بگشایند
گره از کار فرو بسته ی ما بگشایند
اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند
دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه ی تزویر و ریا بگشایند
:e032:
iranbanoo
06-06-2013, 12:08 AM
درود بانوی گرامی :)
درود آلیس عزیز:e032:
1. دلیل علاقهتان به حافظ چیست و کدام یک غزلهای لسانالغیب را بیش از همه دوست میدارید؟
حافظ را «رند بادهپرست» میبینید یا «مسلمان ِ رندانه»؟
خوب هم اشعارش را دوست دارم و هم شخصیتش برایم جالب است.
اینکه در شرایط مذهب زده ی دوران خود با چه زیرکی و زیبایی با جریان حاکم مخالفت میکرده جالب است:)
یک تاپیکی هم اینجا باز کردیم برایش و صحبت از این بود که حافظ کلا اسلام دوست نبوده و جریان فکری اش با آنچه که در جامعه وجود داشته کاملا متفاوت بوده.خودش بهتر از هر کسی این مسئله را روشن میکند:
عاشق و رند و نظر بازم و میگویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام
_______
پست قبل هم شعری از حافظ نوشته ام:)
2. دیدگاهتان به هایپرگمی و زبرهمسری دختران چیست؟
اینهم از آن دسته ادعاهایی است که نیاز دارد بیشتر در موردش بحث شود.
آیا این مسئله نا اخلاقی است و موجب فشار آوردن بر روی مردان میشود یا خیر؟
من فکر میکنم زنان اگر در انتخابهایشان ایده آلهایی خاص داشته باشند به خودی خود بد نیست(مگر برای مردان چنین نیست؟)اما جریانات احساسی که در زنان وجود دارد به سود مردان ختم میشود و میتوانند با تمرکز بر آن انتخاب زنان را دگر گون کنند.این تجربه را زنان و دختران زیادی داشته اند !
3. در فکر رَستناید ... ؟
:)
بله مدتیست:)
بالاخره باید جستی بزنیم و کوششی کنیم تا از مرحله ای به مرحله ی دیگر راه باز کنیم.
فعلا در فکرش هستم:e415:
4. به اختصار نظرتان پیرامون موضوعات زیر :
سیگار ، قلیان ، حشیش ، بانجی جامپینگ ، تئاترشهر ، فیسبوک ، خودکشی
سیگار:بو گندوی کوچک!
ولی خوب نمیتوانم به آن نه بگویم.خصوصا زمانی که دست کسی ببینمش:(
قلیان:باز به سیگار شرف دارد.
دودش جالب است اما در جمع تحریک به کشیدن میشوم.بساط کردنش برای افراد تنبلی مثل من زیادی دنگ و فنگ دارد:)
حشیش:نه!
خصوصا زمانی که فهمیدم چه طور درست میشود از اسمش هم حالم بهم میخورد.اعتیاد بدی هم دارد گویا!
بانجی جامپینگ:هیجان انگیز!
چه قدرم ترس داره لامصب:e404:
تئاتر شهر:زیاد اهل تئاتر نیستم
(راستی جای سوسن تسلیمی خالی)
فیسبوک:در حد همان سرک کشیدن به پیج این و آن:))
خودکشی:نه خوب چه کاریه!!
زندگی زیباست:e415:
5. فوتبالی هستید؟ اگر آری فوتبال کدام سرزمین را میپسندید؟ یا دستکم قرمز و آبی بودنتان را مشخص بکنید!
فوتبالی هم نباشیم انقدر شیوع پیدا کرده که ماراهم پایش بنشاند.
دانشم از فوتبال زیاد نیست.طرفدار تیم خاصی هم نیستم.کمیت فوتبال ایران هم که میلنگد اما استقلالیمان کرده اند جدیدا !
6. آیا حاضرید جان خود را برای کسی که دلباختهاش هستید به خطر بیاندازید؟
جانم را برای وصالش بدهم؟مسلما خیر.
اما برای کسی که مهرم را از آن خود کند ارزش زیادی قائلم.زمان 88 چندین اتفاق باعث شد که بفهمم جو میتواند
با آدم چه ها که نکند.البته نه برای من ولی دوست پسربیچاره ام به خاطر یک اشتباه من یک تیر مشقی خورد چنانکه اگر دو سانت انورتر میخورد از مردانگی ساقط میشد:e404:
7. فست فودی هستید؟ :) خوراک محبوبتان؟
بله زیاد...
پیتزا با پنیر زیاد:D(البته در مقایسه با این پیتزا ایتالیایی ها که بعضا هم خوشمزه اند)
8. به نظر شما بزرگترین و جاودانهترین دانشمند جهان چه کسی بود؟
گراهام بل:)
دستش درد نکند کار مرا که خیلی راه انداخته:))
9. اغلب موهایتان را در منزل چگونه میبندید؟ (انتخاب بکنید از فرتور)
تنوعش کم است.
بستگی دارد.بخواهم درس بخوانم یا کاری که تمرکز بخواهد مانند عکس اول از سمت راست ,ردیف دوم میبندم و خلاص:)
ولی در حالت عادی در همان ردیف از سمت راست دومی
10. میانهتان با ریاضیات چطور است؟ در زمرهی عاشقان ریاضی هستید یا نقطهی مقابل؟
خوب من جزو گروه سوم هستم.از یکسری مباحث ریاضی واقعا متنفرم.
مثلا با انتگرال اصلا میانه ی خوبی ندارم.
اما مباحث دیگر را هر وقت حل میکنم لذت میبرم.
11. نام سهتن از کاربرانی که مایلید بیرون از دفترچه با آنان دوست باشید را نام ببرید!
خوب یکی از جاذبه های دفترچه کاربران فوق العاده اش است.و من فکر می کنم با هر یک از دوستان اینجا
برای دوستی بهترینها هستند.
خصوصا بانوان اینجا که فکر میکنم دفترچه از این بابت منحصر به فرد است.
از بین بانوان مهتاب و آنجلاکه از پیش هم شناختی از این دوستان داشتم.
سروران هم جای خود دارند.داریوش و مهربد که اخلاقیاتشان را نزدیک به خود میبینم.
(فکر کنم بیشتر از 3نفر شد!!)
اینها را پسادستی داشته باشید تا ببینیم چه میشود ..
دست شما درد نکند:e032:
mosafer
06-06-2013, 07:18 PM
درود ایران بانوی عزیز
+
روال صندلی داغ دفترچه را نمیدانم ولی اگر وقت و حوصله اش را داری خرسند میشوم کمی نظرت را بدانم
_ بیشتر تمایل به نظرات عرفا داری یا فلاسفه ؟
_ عشق از دیدگاه مولانا چه تفاوتی با عشق از دیدگاه حافظ دارد؟(نظر شخصی خودت چون خواندم به حافظ علاقه داری)
_ شخصیت ِ ایران بانو در دنیای واقعی با ایران بانوی ِ دنیای مجازی ؟
_بهترین اتفاقی که قرار هست بیافتد و منتظرش هستی؟
_ خواننده ی مورد علاقت و یکی از ترانه هایش؟
چندین سال پیش دوستی داشتم بی نهایت بهم نزدیک بودیم بخاطر درس مجبور شد از ایران برود
نمیدانم چرا همیشه تو او را بیاد من می آوری نامش "مهرانه" بود
+
سپاس:e032:
Hezbollah_YaHasan
06-07-2013, 05:16 PM
بسمه تعالی.
با عرض تسلیت ایام الله ارتحال حضرت امام خمینی (قد) و عید سعید مبعث رسول اکرم (ص).
این صندلی داغ نعمت خوبی است که از سوی مدیران دفترچه اجرا میشود.
برادران گرداب و بسیج مشغول مطالعات لازمه و کسب مشخصات اهل فتنه هستند.
Russell
06-07-2013, 06:07 PM
بسمه تعالی.
با عرض تسلیت ایام الله ارتحال حضرت امام خمینی (قد) و عید سعید مبعث رسول اکرم (ص).
این صندلی داغ نعمت خوبی است که از سوی مدیران دفترچه اجرا میشود.
برادران گرداب و بسیج مشغول مطالعات لازمه و کسب مشخصات اهل فتنه هستند.
در طراحی سوالات اصل بر ندادن اطلاعات شخصی بوده.
شما بما نشان دهید سوالات گرداب پسند را تا تعدادشان را بیشتر کنیم !!
mosafer
06-07-2013, 06:44 PM
با عرض تسلیت ایام الله ارتحال حضرت امام خمینی (قد) و عید سعید مبعث رسول اکرم (ص).
جسارتا عید رو هم تسلیت گفتید؟
iranbanoo
06-08-2013, 01:58 AM
درود ایرانبانو جان
درود داریوش عزیز:e032:
1-چه زمانی خودکشی را به زندگی ترجیح میدهید؟
خودکشی را در معنای خودش کار خرد مندانه ای نمیدانم!
اما به هر حال آدمی در زندگیش نهایت هایی را میبیند که به چینین گزینه ای فکر کند.
منهم به خود کشی فکر کرده ام اما هر گاه که از یک بحران رد میشدم ,خود را ملامت میکردم که چرا به خود کشی فکر میکردم:))
از این بابت به این نتیجه رسیدم که عمق فاجعه ای در کار نیست بلکه ناتوانی ما در پرداخت مسائل است.
اما با این وجود اعتقاد دارم خود کشی یک شهامت خاص میطلبد که در خود چنین شهامتی را سراغ ندارم!!
2-دیدگاهتان پیرامون عشق چیست؟
عشق از نوع هورمونی که خیر!
اما اگر به معنای آن دوست داشتن عمیق و صادقانه ای باشد که نسبت به کسی میتوانیم داشته باشیم باید گفت که یکی از اعلاترین احساسات غالب بر انسان است.گرچه خود کمی نسبت به این حس مشکوکم و نمیتوانم آن را حسی ناب و بی آلایش بخوانم.
3-نظرتان در مورد افراد زیرچیست:
:e523:
جیمی کارتر
در اینکه عامل مهمی در سقوط شاه بوده که شکی ندارم.اما در کل سیاست مدار قابلیست
جورج بوش
پدر یا پسر؟:))
از نظرم یک مذهبی دیوانه بود.اما به طور کامل در مودش تحقیق نکرده ام
کارل مارکس
یکی از شخصیت های محبوب من است.فارغ از هرنوع انتقادی که میتوان به او داشت.
یک اندیشمند قدرتمند که شجاعت نمایاندن دنیای حقیقی را داشت.بی شک اگر کسی لایق پیروی باشد مارکس است گرچه با این وجود نسبت به مارکسیست ها نگاه مثبتی ندارم.
جوزف استالین
نمونه ی خوبیست برای بیان انحرافات کمونیسم!
فردریش نیچه
سخت میتوان با او ارتباط برقرار کرد.هیچ انگاریش گاها برایم رعب انگیز است و تجربه گرایی بسیار خاصش با عقل سلیم دشمنی میورزد!
فردوسی
جایگاهی فراتر از یک شاعر دارد و در اثرش مانند یک پیشگو ظاهر میشود.
به هر حال که زبان پارسی هم بیش از هر چیزی مدیون فردوسیست...
هرمان هسه
نمیشناسم!!؟:e404:
تولستوی
هنوز همت نکرده ام جنگ و صلحش را بخوانم!!:e415:
شادی صدر
این دیگه کیه؟!!:e404:
گویا یک فعال حقوق زن هستند!
خدایشان نگاه دارد.....
محمدرضا شاه
از نظر من محمدرضا شاه طالب پیشرفت ایران بود.نمیتوانم تلاشهایش را انکار کنم اما یک لیدر بی کفایت بود.
رضا شاه
دیکتاتور مصلح!
نادرشاه
یکی از شخصیت هایست که در عین خشونت و جنونی که در او میتوان یافت از خواندن کارهایش به وجد می آیم:))
کوروش هخامنشی
نه به عنوان یک فرا انسان اما به نظرم شخصیت ستودنی ائیست!
فعلا که شده دست ملعبه ی دست پان ها ....
حمد شاملو
great!
با اسمش صدای داریوش به گوشم می آید.
ای پرنده ی مهاجر....
ای پر از شوق پریدن.....
صادق هدایت
روشنفکری که گاهی هم سیاست میکند و برای مقابله با دین ناسیونالیسم میشود.
4-از میان افراد زیر کدامیک را برای دوستی برمیگزینید(میتوانید تا سه نفر را انتخاب کنید و اگر خواستید دلیلش را هم بگویید):
تاجر:e415:
البته نه به خاطر پول و ثروت !!:e405:بلکه فکر میکنم ذهن پویا و خاصی دارند.....
نویسنده:
از انسانهای اهل فکر و تعمق خوشم می آید.معمولا نویسندگان از چنین قشری هستند.....
ستاره شناس:
خوب دنیایی متفاوت دارند احتمالا و کلا در آسمانها سیر میکنند(خوب شاید ما را هم بردند:))
6-در ایران، بهترین شهر برای زیستن از نظر شما کدام است؟
من با این «ترین» ها مشکل دارم.
اما کتابهای خوبی تا به حال خوانده ام که از خواندشان لذت برده ام به حدی که چندین بار بخوانمشان.
یکی از این کتابها کتابیست به نام :جامعه شناسی خودکامگی
کتاب معروفیست و احتمالا خیلی ها خوانده باشند.اما از خواندنش لذت بردم.خصوصا اینکه نویسنده متبحرانه مشکلات جامعه را در قالب تفسیر یک اثر ادبی -تاریخی بیان میکند و بیشتر مشکلات را به دوش خود ماهیت جامعه و مردم می اندازد.
در کل کتابی بود که ارزش وقت گذاشتن را داشت:)
7-دوست دارید در کدام کشور زندگی کنید؟
برای زندگی دقیقا نمیدانم.چون به خیلی از عوامل بستگی دارد.
شاید آزاد ترین جا (آمریکا ) را انتخاب کنم و شاید جاذبه های دیگری انتخابم را دگرگون کند.
8-از میان فصلها کدام را بیشتر دوست دارید؟
پادشاه فصلها؟
پاییز:e40a:
9-از نظرِ شما عدالت در عرصههای گوناگون (اجتماعی، فردی، سیاسی، اقتصادی و...) چگونه قابل پیگیری است؟ و اساسا به عدالت اعتقاد دارید؟
مفهوم عدالت کمی برایم پیچیده است و چندان نگاه مثبتی به آن ندارم.در واقع چندان به وقوعش و اینکه انتظار عدالت داشتن از چه کسی و از چه جامعه ای را داشته باشیم هم برایم ضد و نقیض است.
به هر سو عدالت جایی معنا میگیرد که پشتش مسئولیتی نهفته باشد!
خوب آیا این تکلیف اخلاقی وجود دارد که انسان خودش را مطیع قدرتی نماید تا با تنظیم فعالیت هایش نوع معینی از رفتار عادلانه در حقش اعمال شود؟
ضمن اینکه در تعریف عدالت هم مشکل وجود دارد؟چگونه میشود برای افراد حق تعیین کرد و در پی توزیع حق آنان به طور عادلانه بود؟
عدالت اجتماعی سرابی بیش نیست.یهنی اینکه جامعه را یک سازمان هدفمند کنیم بعد آرمانهای عدالت خواهانه را تحقق بخشیم.خوب برای رسیدن به آن ,افراد به انقیاد کشیده میشوند و آزادیشان سلب میشود.
iranbanoo
06-08-2013, 02:32 PM
10-هرکدام از کاربران زیر را در چندجمله توصیف کنید:
مهربد:
مهربان,روراست و دوست داشتنی
پرتلاش باهوش و زیرک.هربار که نوشته هایش را میخوانم چیزهای جدیدی استخراج میکنم:)
ضمن اینکه فکر میکنم مدیر قابلیست و توان اجرایی و مدیریتی بالایی دارد.
(آخه الان وقت متحول شدن بود پسر جان؟)
راسل:
گرچه احتمالا در حین بحث با بی رحمی به سمتت حمله میکند و ضربتی قصد میکند شاخ و برگ اضافی افکارت را بزند اما در حین بحث با راسل احساس خوبی خواهید داشت و همه چیز را شست- رفته و خلاصه تحویلت میدهد.
در برخورد با راسل اصطکاک خواهید داشت اما محال است دوستش نداشته باشید
امیر:
قبل از هرچیز باید به نثر فوق العاده اش آفرین گفت.
یکی از عوامل موفقیت امیر در اینکه میتواند افکارش تاثیرات لازم را بگذارد ,شیوایی سخنش است.
شخصیت آرام و مسلطی دارد اما شیطنت خاصی در لایه های شخصیتش پنهان شده
آندد نایت:
با انرژی و باهوش است و با حوصله و رغبت به تجزیه و تحلیل میپردازد و در بحث ها پژوهشگرانه قدم میگذارد.
از هر تعلقی آزاد است و با مسائل راحت برخورد میکند
آنارشی:
قبلا هم گفته ام شخصیت نرمال و معقولی دارد.در قضاوت ها منصف و بی طرفانه برخورد میکند.
گاهی از انرژی اش در مواجه با مذهبیون متعجب میشوم و برای اینهمه تلاش برای روشنگری ها تحسینش میکنم.
آلیس:
صمیمی و خونگرم است و نسبت به سنش جلوتر فکر میکند.
ضمن اینکه ادبیات بسیار شیرینی دارد.
ایران بانو:
انا بشر مثلکمD:
آنجلا:
یکی از باهوش ترین بانوانی که در دنیای نت سراغ داشته ام.
در برخورد با مسائل سنجیده رفتار میکند و دغدغه های فکری والایی دارد.
ویویان:
به تجربه هایش عمیقا فکر میکند و استدلال و نتیجه گیریشان میکند.
شیرین:
دختر همیشه معترض...:)
راحت و بی تعارف حرفهایش را میزند و تا توان دارد از ادعاهایش دفاع میکند
سمکینگ:
بذله گو و شلوغ کار است.در عین حال میتواند به جدیت بر سر مسائل تمرکز کند
بی باک:
حساس ,بی ادعا و مهربان است.
هدفش را نشانه میگیرد و برای به انجام رساندنش تمام تلاشش را میکند
سانیکساس(؟)
همان میلاد خودمان:)
کلی نگر است و معمولا نتیجه گیری های درستی هم میکند.
ادبیات راحت و بی تعارفی دارد:e00e:
مسئول و اخلاق گراست. در عین اینکه بسیار راحت رفتار میکند نمیدانم چرا احساس میکنم به همان نسبت سخت گیر است....
داریوش:
منطقی و منعطف و خونگرم است.قبلا هم گفتم سرسختی مردانه ای هم دارد .
در حین بحث با داریوش بدون نگرانی از اشتباهاتم راحتم و در کل همفکر خوبیست.
ضمن اینکه فکر میکنم از آن دست شخصیت ها باشد که هر کجا هست معمولا دور و اطرافش را میگرند و در جذب افراد موفق است.
داریوش جان ممنون و سپاسگزار از پرسشهایت.
آرزوی موفقیت دارم برای شما دوست بزرگوار:e032:
iranbanoo
06-08-2013, 03:25 PM
1-غذای ایرانی چه دوست داری؟(اینرو البته تا حدی جواب دادید ولی حالا یکی را قاطعانه انتخاب کنید بد نیست.)
کلا خورش های ترش را دوست دارم.خصوصا قرمه سبزی و قیمه که آبغوره چاشنی اش باشد:))
2-مکان(شهر/محله) مورد علاقه؟
شهر ها که تهران و شیراز را دوست دارم.
چون به لاحاظ فرهنگی فکر میکنم در سطح نرمال تری واقع باشند.
اما بین محله های تهران خوب مسلما محله های شمال شهر را برای زندگی دوست دارم.آرام-ساکت-بدون مزاحم
در منطقه شرق ,نارمک را هم دوست دارم چون وقتی بچه بودم مادربزرگم خانه شان آنجا بود و من با دختر های آنجا در میدان های محله ای شان خاله بازی میکردم:))):e318:.همچنان یک حس خوبی به آن محله ها دارم....
3-دانشمند و فیلسوف مورد علاقه؟(لازم نیست خیلی جدی باشد بلکه منظور اینست که کدام بیشتر تحت تاثیر قرارتان داده)
نمیدانم چرا انقدر سیمون دوبوار را دوست دارم. زندگی جالبی داشت افکارش به طور ناب در زندگیش اعمال شده بود.خصوصا رابطه اش با سارتر برایم زیبا بود.از این بابت حس خوبی به من تلقین میکند...
4-کمدی چه سبک و کمدینی... را دوست دارید؟
سبک ها را زیاد نمیشناسم:))
اما بین کمدین ها از جیم کری خوشم می آید .خصوصا چهره اش ....
ممنون
:e032:
iranbanoo
06-08-2013, 03:59 PM
1 - آمریکا یا اروپا ؟ چرا ؟
خوب اروپا هم جاذبه های خاص خودش را دارد اما باز نسبت به آمریکا فکر میکنم سنتی تر باشد.
اگر بنا بر انتخاب باشد خوب آمریکا را ترجیح میدهم.گرچه با این وضعیت از هر دری که گشوده شود از همان در خواهیم رفت....!!
2 - غذای خانگی یا فست فود ؟ چرا ؟
غذای خانگی....
فست فود جسته گریخته لذت بخش است و اگر در استفاده از آن زیاده روی کنیم مسلما دل زدگی دارد.
3 - تحریم یا رای ؟ چرا ؟
رای بدهم که چه بشود؟
فقط خود را مسخره کرده ام.من نمیدانم طرفداران رای دادن دقیقا به دنبال چه هستند؟
فرصت برای اعتراض؟که اینهمه دلیل و فرصت چرا اعتراض نمیکنند....
مشارکت؟کدام مشارکت؟
.....
خصوصا با این کاندید ها که اصلا رغبتی به رای دادن وجود ندارد.....
4 - اگر بخواهید به مسافرت بروید شمال ایران را انتخاب میکنید یا جنوب یا جای دیگر ؟ چرا ؟
همه جای ایران سرای من است:e415:
جنوب ایران دیدنی ها ی زیادی دارد و طبیعتی بکر و منحصر به فرد.
شمال گرچه جایی متفاوت است اما جنوب مرا بیشتر به سمت خود میکشاند.(لب,لب کارون:e415:
ضمن اینکه جنوب کشور را زیاد آنطور که باید ندیده ام.....
5 - اگر در لوتو (همون بخت آزمایی) 20 میلیون دلار/یورو برنده شوید نخستین کاری که با پول به دست آورده میکنید چیست ؟
اول خرابکاریهای اخیرم را جمع میکنم:why:
ولی مهم ترین کار کنار گذاشتن و برنامه ریختن برای بخشی از پول است...
مابقی را هم کاملا حرفه ای به فاک میدهم:)))
6 - مسافرت با کشتی را دوست دارید یا خیر ؟
تجربه ی سفر با کشتی را نداشته ام اما اگر چنین فرصتی مهیا شود قطعا به هواپیما ترجیحش خواهم داد.!!
مرسی:e032:
iranbanoo
06-08-2013, 05:12 PM
درود ایران بانوی عزیز
+
روال صندلی داغ دفترچه را نمیدانم ولی اگر وقت و حوصله اش را داری خرسند میشوم کمی نظرت را بدانم
درود بانو مسافر گرامی:e032:
خواهش میکنم.ممنون که اینجا هستید
_ بیشتر تمایل به نظرات عرفا داری یا فلاسفه ؟
کمی در مفهوم عرفان چندگانگی وجود دارد و تشخیص آن کار دشواریست.
اما در کل عرفا در پی یک معنای حسی اند گرچه آن را جدا از وجود خود نمیدانند.
بیرون زتو نیست هر چه در عالم هست.......از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
فلاسفه کارشان با تفکر و اندیشیدن است گرچه آنان هم در وجود خود به دنبال پرسشهایشان هستند اما فلسفه مطمئن تر و توجیه شده تر است.
فلسفه ذهن را به بازی میگیرد و حماقت انسان را میرنجاند اما عرفان همه چیز را توجیه میکند و در عمق این توجیهات هم خود اسیر میشود.
اما در نهایت میبینی که عرفا آزاد تر و شاد تر از فلاسفه اند!!
دوزخ شرری ز رنج بیهوده ی ماست
فردوس دمی ز وقت آسوده ی ماست.....
با این وجود در برخورد با واقعیت اجبارا به فلسفه چنگ میزنیم چرا که با تمامی دشواریش فهمش برای آدمی به مراتب راحت تر است از آن معنایی که عرفان به وجودش می آورد.
عشق از دیدگاه مولانا چه تفاوتی با عشق از دیدگاه حافظ دارد؟(نظر شخصی خودت چون خواندم به حافظ علاقه داری)
خوب مولانا عشقش عرفانیست و معنایی متفاوت دارد از عشق شاعری چون حافظ که اصولا عارف نبوده.
حافظ شاعری اجتماعیست که به سیاست و کاستی های اجتماعی هم توجه دارد گرچه که مولانا فردی رها از این مسائل است و به دنبال معنای دنیاییست.
بنابراین فکر میکنم عشق حافظ عشقی سرکش,هیجان انگیز,کاملا زمینی و مادی و خوش گذرانه است.
از این بابت قابل درک و شور انگیز است.
اما عشق مولانا عمیق ,معنا دار,جدی و ریاضت وار است.درکش هم مسلما برای هر کسی ممکن نیست و کمی متفاوت تر از آنچه که نشان میدهد است.
_ شخصیت ِ ایران بانو در دنیای واقعی با ایران بانوی ِ دنیای مجازی ؟
خوب فکر میکنم هر کس در دنیای مجازی بخش بزرگی از افکارش را می آورد.دغدغه های فکری اش و هر آنچه که کمتر در دنیای حقیقی اش میتواند رویش کار کند.بنابراین این تمام شخصیت فرد نیست اما جدا از آن هم نیست.
در دنیای حقیقی مجموعه عوامل و شرایط باعث میشود که تمامی افکار فرد در رفتارهایش نمایان نشود و کمی متفاوت تر به نظر بیاید.
برای من که اینطور بوده.شاید اگر اولین بار با من برخورد کنید فردی کاملا متفاوت را ببینید که هیچ تناسبی با شخصیت مجازی اش ندارد ولی دوستان نزدیکم که بیشتر با روحیاتم آشنا هستند شاید با نوشته هایم هم بتوانند مرا بشناسد(که یک بار هم این اتفاق افتاده بود)
_بهترین اتفاقی که قرار هست بیافتد و منتظرش هستی؟
اتفاقات زیادی که هم ناامید به وقوعشان هستم هم بی صبرانه منتظر شان هستم!!
اگر برای شخص خودم باشد که برنامه های زندگیم را آنطور که فکر میکنم به نتیجه برسد.
اما گاهی هم منتظر این هستم که وقتی به خیابانهای شهر میروم دیگر خبری از این اسارت و حقارت اجتماعی نباشد.
میتوان گفت منتظر آزادی بزرگی برای کشورم هستم.
_ خواننده ی مورد علاقت و یکی از ترانه هایش؟
این روزها زده ام در کار ابی:))
خصوصا آهنگ «درخت»اش...
تو تنهایی یک دشت بزرگ
که مثل غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سربلند
آخرین درخت سبز سر ماست......:))
چندین سال پیش دوستی داشتم بی نهایت بهم نزدیک بودیم بخاطر درس مجبور شد از ایران برود
نمیدانم چرا همیشه تو او را بیاد من می آوری نامش "مهرانه" بود
+
سپاس
خوشحالم که یاد دوستان خوبتان افتاده اید....
ممنونم از شما:e032:
iranbanoo
06-08-2013, 05:37 PM
این صندلی داغ نعمت خوبی است که از سوی مدیران دفترچه اجرا میشود.
برادران گرداب و بسیج مشغول مطالعات لازمه و کسب مشخصات اهل فتنه هستند.
برادران بسیجی چرا خودشان را به زحمت می اندازند؟
به هر حال ترک عادت موجب مرض است.
خیلی راحت تشریف بیاورند بپرسند
ما هم جوابشان را ندهیم:e415:
Dariush
06-12-2013, 10:19 AM
ایرانبانو جان اگر به دادِ جستارتان نرسیده بودم، از لیستِ جستارهای داغ پریده بود. :e11b: باور بکنید نمیخواستم سئوال بپرسم، اما دلم نیامد رهایش کنم که برود زیر جستارها خاک بخورد. علاوه بر این بالاخره شما حضوری فعال در جستارِ من داشتید و به رسم رفاقت هم که شده باید پاسخ دوستیهای شما را بدهم.
اینها را اگر حوصله داشتید پاسخ دهید:
1-چقدر توانِ بیخوابی را دارید؟
2-تجربه نزدیک به مرگ داشتهاید؟
3-آیندهی اسلام را در ایران چگونه میبینید؟
4-در مواقع زیر بیش از هرچیز از چه چیزی یاری میجویید؟
خستگی مفرط
افسردگی مزمن
تنهایی خردکننده
غمِ دوری و دلتنگی
یاس و ناامیدی
5-آیا تمایل دارید که مادر شوید؟
6-چه چیز را موجب سرافرازی یک ملت میدانید؟ شرایط سیاسی - تاریخی- اجتماعی،فرهنگی- دانشی،تکنولوژیک -اقتصادی-نظامی؟(البته بیشترِ اینها به هم بستگی دارند، اما آنچه از نظرِ شما برتر است کدام است؟)
7- آیا هرگز توانستهاید دوستیای را پیریزی کنید بدونِ آنکه به زن یا مرد بودنِ طرفِ مقابلِ خود توجهی داشته باشید؟ یعنی آیا شده فارغ از جنسیتِ شخصِ مقابل جذبِ اندیشهی برجسته یا شخصیتِ والای او یا چیزی شبیه به این شوید؟
8-چقدر احساس تنهایی میکنید؟
9-چقدر اهلِ دل به دریا زدن هستید؟
10-آیا برای علم و هنر رسالتی قائل هستید یا آنکه مدافع نظرِ هنر برای هنر هستید؟
11-از انجامِ چه کاری بیش از هرچیز متنفرید؟
12- از چه کتاب یا درسی در دورهی مدرسه یا دانشگاه بیش از همه بیزار بودید یا خوشتان میآمده؟
13-وقتی حالتان خیلی خوب باشد، دوست دارید چکار کنید؟
Hezbollah_YaHasan
06-12-2013, 02:16 PM
خواهر این آواتار شما ترویج تبرج است و با فرهنگ ایران ناب کوروش و داریوش در تضاد است:
2014
چرا به فرهنگ ناب ایرانی روی نمی آوری و این آواتار شایسته را در سایت نمی زاری؟
2015
یک سر به این سایت بزنی اهل عفاف میشی:
یـادداشت های یک دختر چادری (http://dokhtar-chadori.blogfa.com/)
خانه ایرانی بسیجی خانه تبرج نیست خانه بسیجی ها خانه عفاف است.
Soheil
06-14-2013, 03:53 AM
با درود ایرانبانوی گرامی:e40a:
نگرت درباره دید جنسی به بانوان چیست؟ خب ممکنه خیلی وقتا که مردها به یک زن نگاه میکنند، باهاش حرف میزنند یا هر جور ارتباط دیگه این حس رو به زن بده که اون مرد دوست داره باهاش سکس بکنه. یعنی تفکر و نگاه غالب مرد در مورد اون زن مثل یک وسیله ارضای جنسی باشه و بس. اصلا نمیدونم این نوع نگاه چقدر بده یا مقصر کدومه، ولی مطمئنم که این تجربه رو هر زنی بارها داشته. یک زن چه حسی داره وقتی فکر میکنه طرف مقابلش دوست داره باهاش سکس بکنه و نگاه جنسی بهش داره؟
+
نسبت به اون مرد چی فکر میکنه و چه حسی داره؟ نفرت، قدرت یا چی؟:e032:
خیر.هیچ گاه میهن پرست نبوده ام و نیستم.
اما نمیتوانم علاقه ام را به کشورم و مردمم انکار کنم.با تمامی کاستی ها و کمبود هایی که شاهد آنیم اما ایران و مردمش را لایق بهترینها میدانم.
مفهوم میهن برایم چیزی شبیه به یک مرز و خاک مقدس نبوده و نیست بلکه یک جامعه ی بزرگ است که افرادش اهداف غایت اندیشانه شان را دنبال میکنند و از این رو به این اهداف و این جامعه احساس تعلق میکنم.
احتمالا مواضعم در برابر کسانی که سر ستیز با یکسری مفاهیم داشته اند ( البته نه از روی روشنفکری بلکه به دنبال منافع دیگری بوده اند) این پیام را می رسانده که یک میهن پرستم!.گرچه که شاید در مواجه با این دست افراد مواضعم هنوز هم به همان تندی و جانبدارانه باشد!
خب من هم فکر میکردم میهن پرست هستی. یعنی منم که اینطور فکر میکنم یا میکردم دنبال منافع دیگری بوده ام؟:e523: اگر میهن پرست نیستید پس چرا این نام کاربری را برای خود برگزیده اید و همه جا از فرهنگ زرتشتی و ایرانی در برابر اسلامگرایان دفاع میکنید؟ شاید هم تعریف متفاوتی از میهن پرستی داریم. لطفا قدری تشریح کنید.:e032:
Russell
06-16-2013, 03:17 AM
دوستان صندلی داغ نزدیک به 20 روز شده،بدون ددلاین مثل اینکه انگیزه کمتر میشود.زودتر به سوالات پاسخ دهید از زیرش در نروید :e152:
iranbanoo
06-16-2013, 10:53 PM
قبل از هر چیز عذر خواهی بابت تاخیر در پاسخگویی.سرعت کند اینترنت در چندین روز قبل مانع بود.
ایرانبانو جان اگر به دادِ جستارتان نرسیده بودم، از لیستِ جستارهای داغ پریده بود. باور بکنید نمیخواستم سئوال بپرسم، اما دلم نیامد رهایش کنم که برود زیر جستارها خاک بخورد. علاوه بر این بالاخره شما حضوری فعال در جستارِ من داشتید و به رسم رفاقت هم که شده باید پاسخ دوستیهای شما را بدهم.
میدانم داریوش جان و از لطف شما سپاسگزارم:))
امید است بتوانم در بازگشایی جستارتان جبران کنم:e011:
چقدر توانِ بیخوابی را دارید؟
خیلی!
گرچه برای خوابم ارزش قائلم و سعی میکنم ریتم آن را به هم نریزم اما کم خوابم.
کلا عقیده دارم:آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی:))
تجربه نزدیک به مرگ داشتهاید؟
نه به آن صورت که درمرز بین مرگ و زندگی قرار بگیرم.
-آیندهی اسلام را در ایران چگونه میبینید؟
پاسخ به این پرسش از نظر من بدون در نظر گرفتن روند تاریخی و استیلای هزار ساله ی حک.مت اسلام در کشورمان ناممکن است.میتوان گفت ما وام دار تاریخی عصبی هستیم که اثراتش در پیکره ی جامعه مان نفوذ کرده.
البته شاید در صد سال اخیر این سیستم ترک برداشته و ایران وارد مرحله ای جدید شده است.
با وجود روشنفکرانی همچون هدایت,کسروی و....که سعی در تابو شکنی و بر هم زدن ایدئولوژی دینی داشته اند و نسل های بعد از آنان نیز این راه را دنبال کرده اند در مجموع میتوان گفت مرحله ای که ما نیز جزوی از آن هستیم به سمت مثبت شدن پیش میرود .
گرچه با وجود تغییراتی که در جهان رخ میدهد این روند بسیار کند است اما با توجه به جامعه ای که در آن زندگی میکنیم و ریشه ای که اسلام در آن دوانده روند مثبتیست.
خصوصا هرچه جوانان هم نسل خود را میبینم که با نگاهی شکاکانه عملکرد اسلام را در مقایسه با جوامع دیگر مقایسه میکنند میتوان گفت جای امیدواری بسیار است و سرعت این روند نیز بیشتر میشود.
-در مواقع زیر بیش از هرچیز از چه چیزی یاری میجویید؟
خستگی مفرط:احتمالا یک ماساژو یک خواب طولانی!
افسردگی مزمن:بستگی دارد علتش چه باشد.اگر نتیجه ی یک پیکار نافرجام باشد احتمالا یک سفر به تنهایی کمک زیادی در رفرش کردنم میکند.اما درکل به جمع دوستانم میروم و سعی میکنم با حضور در جمعی شاد برای بهبود حالم فضای مثبتی مهیا کنم.
تنهایی خرد کننده:دقیقا نمیدانم!
شاید خود را با مسائلی در گیر کنم تا حس خود مهم پنداریم بیدار شود و عدم حضور دیگران را در کنار خود حس نکنم!!
یا شاید هم از یک رابطه ی کما بیش عشقی کمک بگیرم!!!
غم دوری و دلتنگی:خوب کمی شخصیت بی تفاوتی دارم از این رو زیاد این حس بر من غلبه نمیکند.
نهایتا سعی میکنم یا فاصله را به طریقی کم کنم یا اگر نشد به طریقی فراموشی را پیشه کنم....
-یاس و نا امیدی:مسلما یک دستاورد (هر چند کوچک)که بتواند حس پیروزی به من دهد (هر چند بی ارتباط با موضوع باشد).بدون این معمولا در همان فاز باقی میمانم:))
-آیا تمایل دارید که مادر شوید؟
نمیدانم منظورتان این است که سرپرستی کودکی را به عهده داشته باشم و یا اینکه خودم صاحب فرزندی شوم؟!
اگر بتوانم ریتم زندگیم را به دست بگیرم و در آن آرامشی در خور اعمال کنم تمایل دارم که کودکی را به سرپرستی خود داشته باشم و اتفاقا فکر هم میکنم مادر خوبی شوم:e414:
(گرچه این به این زودی ها محقق نخواهد شد)
اما اینکه خودم بچه دار شوم و بچه ی خودم را بزرگ کنم خیر.کلا از اینکه انسانی شبیه خودم با خصوصیات و ویژگی های خودم آنهم به وسیله ی خودم به دنیا بیاید کمی برایم رعب انگیز است.!!علتش را هم نمیدانم شاید به خاطر این است که یکبار تجربه ی بارداری داشته ام و چندان حس خوبی دریافت نکردم!
اینکه ساعت بیولوژیکی زن چنین است و چنان و یا اینکه فرزند خودت را در آغوش بکشی حسی متفاوت است هم قبول ندارم.
چه چیز را موجب سرافرازی یک ملت میدانید؟ شرایط سیاسی - تاریخی- اجتماعی،فرهنگی- دانشی،تکنولوژیک -اقتصادی-نظامی؟(البته بیشترِ اینها به هم بستگی دارند، اما آنچه از نظرِ شما برتر است کدام است؟)
یک جامعه ی بالنده
این جامعه سیاستش,اقتصادش, دانش و تکنولوژیش همه و همه را به دست گرفته و آن را مدیریت میکند و به دیگران با افتخار نشان میدهد.گرچه در این گرینه ها ارتباطشان در اینکه یکدیگر را تغذیه کنند زیاد است اما تا زمانی که خواست جامعه نباشد دستگاه های دیگر هم توان کارکردی خود را از دست خواهند داد.
آیا هرگز توانستهاید دوستیای را پیریزی کنید بدونِ آنکه به زن یا مرد بودنِ طرفِ مقابلِ خود توجهی داشته باشید؟ یعنی آیا شده فارغ از جنسیتِ شخصِ مقابل جذبِ اندیشهی برجسته یا شخصیتِ والای او یا چیزی شبیه به این شوید؟
بله از قضا هم زیاد شده!
بهترین دوستان من شاید مردانی باشند که به هیچ روی نگاه جنسیتی به یکدیگر نداشته ایم و چیز های زیادی از آنان آموخته ام.از زنان هم همین طور دوستانی که شاید هیچ سنخیت سنی و ظاهری با یکدیگر نداشته ایم اما در مواقع مختلف از کسانی هستند که دوست دارم در کنارشان باشم.
یکی از دوستانی که بسیار برایم قابل احترام و در عین حال صمیمی هستیم یکی از همکارانم است که با وجود اینکه ارتباط های عاطفی خود را دارد اما زیاد با یکدیگر خلوت میکنیم.و همن طور یکی از اساتید زنم که با وجود اختلاف سنی ای که داریم یکی از بهترین اشخاصی است که با ایشان ارتباط دام.
چقدر احساس تنهایی میکنید؟
خوب من تنهایی را حس بدی نمیدانم و اتفاقا از اینکه در مواقعی تنها باشم احساس قدرت هم میکنم!!
معمولا سعی میکنم ارتباطاتم کنترل شده باشد و با اطرافیانم به طور متعادل ارتباط برقرار میکنم.اما با این وجود مواقعی هم هست که احساس تنهایی بر من چیره شود و فکر میکنم چرا کسی دو رو ورم نیست!!
چقدر اهلِ دل به دریا زدن هستید؟
علی رغم اینکه فردی محتاط و محافظه کارم اما عقیده دارم کاری که باید بشود را باید انجام داد فارغ از اطمینان به نتیجه اش....
یا برای علم و هنر رسالتی قائل هستید یا آنکه مدافع نظرِ هنر برای هنر هستید؟
جز آن نقش ذاتی که میتوان به علم و هنر نسبت داد رسالتی خاص را نمیتوانم بر آنان در نظر بگیرم.
ارتباط هنر و علم را کمابیش در زندگی انسان به یکدیگر مرتبط میدانم.
نقش هنر «بر انگیختن» و «محرک خواستن» است و در مقابل,علم ناب وظیفه اش « یافتن و بازگو کردم حقایق جدید» است و فکر میکنم این دو آنقدر پویا هستند که در نبرد با زمانه ی خود هیچ گاه از پا نایستند.
(امیدوارم درست متوجه منظور سوال شده باشم)
از انجامِ چه کاری بیش از هرچیز متنفرید؟
تظاهر به آنچه که نیستیم
چه اینکه خود را والاتر از آنچه که هستیم نشان دهیم چه پست تر.
گاها خودم شده بنا بر مصلحتی چیزی غیر از آنچه که عقیده دارم و یا هستم نشان دهم و از انجامش به شدت نا راحت و ناراضی بودم.
- از چه کتاب یا درسی در دورهی مدرسه یا دانشگاه بیش از همه بیزار بودید یا خوشتان میآمده؟
این کلاس های اخلاق و معارف و نهج البلاغه چه در دبیرستان و چه در دانشگاه را با چه حالت تهوعی گذراندم.
همیشه برای اینکه تحریک نشوم و کاری دست خود ندهم هندزفری با خود میبردم تا مهملات اسلامیون را نشنوم.
(اخصوصا با وجود یک سری بی مغز مطیع که در کلاس ها حضور داشتند جهنمی میشد برایم)
در کل فکر نمیکنم بیش تر از دو جلسه ی اول(برای آشنایی) و آخر(برای اینکه بگویم زنده ام) در این کلاس ها حضور میداشتم!
از بین درس های محبوبم هم کلاس های فیزیک را با علاقه و تمایل میرفتم.خصوصا اگر استاد یا مدرسش را قبول میداشتم که محال ممکن بود حاضر نباشم:)
-وقتی حالتان خیلی خوب باشد، دوست دارید چکار کنید؟
اطرافیانم کلی خوش به حالشان میشود!
چون معمولا حال خوبم را با دیگران تقسیم میکنم.چه مهمانی ای باشد و چه مسافرتی ای......
کلا از خود خوشحالی در وکنم:))
:e032:
iranbanoo
06-20-2013, 09:57 PM
با درود ایرانبانوی گرامی
درود بی باک عزیز:e032:
نگرت درباره دید جنسی به بانوان چیست؟ خب ممکنه خیلی وقتا که مردها به یک زن نگاه میکنند، باهاش حرف میزنند یا هر جور ارتباط دیگه این حس رو به زن بده که اون مرد دوست داره باهاش سکس بکنه. یعنی تفکر و نگاه غالب مرد در مورد اون زن مثل یک وسیله ارضای جنسی باشه و بس. اصلا نمیدونم این نوع نگاه چقدر بده یا مقصر کدومه، ولی مطمئنم که این تجربه رو هر زنی بارها داشته. یک زن چه حسی داره وقتی فکر میکنه طرف مقابلش دوست داره باهاش سکس بکنه و نگاه جنسی بهش داره؟
+
نسبت به اون مرد چی فکر میکنه و چه حسی داره؟ نفرت، قدرت یا چی؟
گرفتم:e405:
خوب فارغ از اینکه این نگاه چه قدر میتواند بد یا خوب باشد مسلما در هر جایی بازخورد مثبتی ندارد.به این فکر کنید با تمام احترام و علاقه به کسی نزدیک میشوید و تنها پاسخی که دریافت میکنید این است که برایش جذبه ی جنسی دارید!!!
این بسیار مایوس کننده و دل زننده است....
البته برای هر زنی میتواند این حس متفاوت باشد .بعضی زنان بسیار حساس اند و با این دست مسائل به کل از ارتباط با مردان مایوس میشوند و زنانی هم هستند که این مسائل را تحت کنترل خود دارند...!
ولی فکر نمیکنم حس نفرت یا قدرت به زنی دست دهد.احتمالا حسی از جنس نا امنی.....
برای من که بستگی دارد چه کسی چنین نظری داشته باشد و ممکن است حتی استقبال هم شود:e105:
خب من هم فکر میکردم میهن پرست هستی. یعنی منم که اینطور فکر میکنم یا میکردم دنبال منافع دیگری بوده ام؟
نه دیگه بی باک جان!منظورم این بود در حین بحث با افرادی که به دنبال نتیجه گرفتن های خاص هستند(مثل پان ترک ها که کلا ادعاهای کیلویی میکنند)دیگران (از جمله شما)فکر میکنند که فردی که تا این حد دفاع میکند احتمالا یک میهن پرست است:)
میهن پرست نیستید پس چرا این نام کاربری را برای خود برگزیده اید و همه جا از فرهنگ زرتشتی و ایرانی در برابر اسلامگرایان دفاع میکنید؟ شاید هم تعریف متفاوتی از میهن پرستی داریم. لطفا قدری تشریح کنید.
مسلم است که مفهوم میهن پرستی و خاک و خون چیزی جداست از گرایش به میهن دوستی ....
چیزی که در میهن دوستی (دست کم برای من) معنا دارد نه بازگشت نوستالوژیکی به اصول زرتشتی گری,میترائیسم,هخامنش گرایی و درکل تاریخ گرایی است بلکه اندیشیدن به فلسفه ایست که بتوان با تکیه به مبانی تئوریک و نظری آن, از مسائل و مشکلاتی که یک ملت با آن گلاویز است گذر کرد.
از نظر من راه حل مشکلات و مسائلی که یک ملت با آن روبه روست نه توجه به فلسفه ی مغرب زمین و یا ایدئولوژی های دینی که برایمان نسخه پیچی میکنند بلکه همان فلسفه ایست که در طول هزار ها سال اندیشمندان و فیلسوفان همان ملت که با درد ها و مشکلات سرزمینشان آشنایی دارند است.سخت است در یک توضیح مختصر اصل منظورم را بیان کنم اما من فکر میکنم آنان که به کل منکر داشته های خود هستند و با بی تفاوتی فریاد میزنند که ما از اول هیچ نداشته ایم و هیچ نداریم و یا آنانکه کل هویت خود را در تاریخی بی سر و ته خلاصه میکنند در تشخیص و نظر خود دچار اشتباه شده اند و عمدا و یا سهوا بر بسیاری از جنبه های مثبت فرهنگ و فلسفه ای که اندیشمندان ما از خود به جای گذاشته اند چشم بسته اند.
.........
:e032:
iranbanoo
06-20-2013, 10:08 PM
خانه ایرانی بسیجی خانه تبرج نیست خانه بسیجی ها خانه عفاف است
خوب این عکس هم تقدیم به شما و برادران بسیجی!
احتملا میتوانید در دیوارهای حوزه های بسیج و علمیه و غیره از این عکس استفاده کنید تا پاسخ های دینی و طبیعیتان را
همزمان پاسخ دهد!
2040
Russell
06-21-2013, 10:49 PM
با سپاس از تمامی دوستان این صندلی داغ هم به پایان رسید،عزیزان نظری اگر دارید در تاپیک گفتگو با هموندان مطرح کنید.
Powered by vBulletin® Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.