PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شرابخواری بزرگان دین اسلام



Anarchy
05-26-2013, 10:48 AM
ترمذی در سننش می‌نویسد :
3300 ، حَدَّثَنَا عَبْدُ بْنُ حُمَیْدٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ سَعْدٍ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ الرَّازِىِّ عَنْ عَطَاءِ بْنِ السَّائِبِ عَنْ أَبِى عَبْدِ الرَّحْمَنِ السُّلَمِىِّ عَنْ عَلِىِّ بْنِ أَبِى طَالِبٍ قَالَ صَنَعَ لَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ طَعَامًا فَدَعَانَا وَسَقَانَا مِنَ الْخَمْرِ فَأَخَذَتِ الْخَمْرُ مِنَّا وَحَضَرَتِ الصَّلاَةُ فَقَدَّمُونِى فَقَرَأْتُ (قُلْ یَا أَیُّهَا الْكَافِرُونَ) لاَ أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ وَنَحْنُ نَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ. قَالَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَقْرَبُوا الصَّلاَةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ ) .
سنن الترمذی ، الترمذی ، ج 4 ص 305
از علی بن ابی طالب نقل شده است که گفت : عبد الرحمن بن عوف برای ما غذایی درست کرد و ما را دعوت نموده و به ما شراب داد ؛ وقتی شراب نوشیدیم وقت نماز شد ؛ عبد الرحمن من را مقدم کرده و من در نماز سوره کافرون را اینگونه خواندم « لا اعبد ما تعبدون ونحن نعبد ما تعبدون » پس خداوند این آیه را نازل نمود که :
"ای کسانی که ایمان آوردید ! مبادا در حال مستی به سراغ نماز روید ، تا زمانی که بدانید چه می گویید".
ابی داود نیز در سنن خود می نویسد :
3673 ، حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ حَدَّثَنَا یَحْیَى عَنْ سُفْیَانَ حَدَّثَنَا عَطَاءُ بْنُ السَّائِبِ عَنْ أَبِى عَبْدِ الرَّحْمَنِ السُّلَمِىِّ عَنْ عَلِىِّ بْنِ أَبِى طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّ رَجُلاً مِنَ الأَنْصَارِ دَعَاهُ وَعَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ عَوْفٍ فَسَقَاهُمَا قَبْلَ أَنْ تُحَرَّمَ الْخَمْرُ فَأَمَّهُمْ عَلِىٌّ فِى الْمَغْرِبِ فَقَرَأَ (قُلْ یَا أَیُّهَا الْكَافِرُونَ) فَخَلَطَ فِیهَا فَنَزَلَتْ (لاَ تَقْرَبُوا الصَّلاَةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ ) .
سنن أبی داود ، ابن الأشعث السجستانی ، ج 2 ص 182 .
از علی روایت شده است که شخصی از انصار ، او و عبد الرحمن بن عوف را دعوت نموده و به آن دو – قبل از نزول حرمت شراب – شراب نوشانید ؛ علی در نماز مغرب امام ایشان شده و سوره کافرون را اشتباه خواند ؛ پس آیه نازل شد که : لا تقربوا الصلاة ...

Anarchy
05-26-2013, 10:49 AM
وقد انزل الله تعالى فی علی :"یا ایها الذین ءامنوا لا تقربوا الصلاة وانتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون" لما صلى فقرأ وخلط ".
منهاج السنة ، ج 4 ،‌ ص65 .
و خداوند متعال در مورد علی نازل کرده است که :"ای کسانیکه ایمان آورده اید ، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید ، تا زمانی که بدانید چه می گویید" ؛ زیرا هنگامی که نماز خواند ، در نماز خود اشتباه كرد !!!

Anarchy
05-26-2013, 10:50 AM
بسیاری از بزرگان اهل سنت نوشته‌اند كه یازده از مسلمانان در خانه ابوطلحه جمع شدند و شراب نوشیده و مست شدند . یكی از آن‌‌ها كه خیلی مست شده بود ، شعرهایی در باره كشتگان بدر از كفار سرود . خبر به نبی مكرم اسلام رسید و آن حضرت با عصبانیت آمد و با چیزی كه در دست داشت ، به شخصی كه شعر خوانده بود (ابوبكر) زد ... .
از بین این ده نفر كه شراب خورده بودند ، اسم 9 نفر آنان مشخص است كه ابن حجر عسقلانی در فتح الباری ،‌ ج10 ،‌ ص30 ، باب نزل تحریم الخمر ، تك تك آنان را نام می‌برد . اسامی این افراد از این قرار است :
1. ابو عبیده جراح ؛ 2 . ابو طلحه ، زید بن سهل (میزبان مجلس) ؛ 3. سهیل بن بیضاء ؛ 4. ابی بن کعب ؛ 5 . ابو دجانه بن خرشه ؛ 6 . ابو ایوب انصاری ؛ 7 . معاذ بن جبل ؛ 8 . انس بن مالک که در بزم ایشان پیاله گردانی می کرده ؛ 9 . عمر بن الخطاب ؛ 10. نفر آخر شخصی است به نام ابوبكر .

ابن حجر در فتح الباری می‌گوید :
ثم وجدت عند البزار من وجه آخر عن أنس قال كنت ساقی القوم وكان فی القوم رجل یقال له أبو بكر فلما شرب قال تحیی بالسلامة أم بكر الأبیات فدخل علینا رجل من المسلمین فقال قد نزل تحریم الخمر الحدیث وأبو بكر هذا یقال له ابن شغوب فظن بعضهم أنه أبو بكر الصدیق ولیس كذلك لكن قرینة ذكر عمر تدل على عدم الغلط فی وصف الصدیق فحصلنا تسمیة عشرة .
فتح الباری - ابن حجر - ج 10 ص 31 .
سپس به گونه ای دیگر گزارشی از طریق بزار خواندم که انس گفته است كه من در آن روز ساقی گروه شراب خوار بودم و در میان شراب خواران مردی بود که او را ابوبکر می گفتند و چون شراب را سركشید این شعر را خواند كه :
" مادر بكر را به تندرستی درود فرست ... "
در این هنگام مردی از مسلمانان وارد شد و گفت : مگر نمی‌دانید كه فرمان حرمت شراب خواری نازل شده است .
منظور از ابوبكر در روایت ، ابوبكر بن شغوب است . البته برخی خیال كرده‌اند كه این شخص همان ابوبکر صدیق است ؛ ولی چنین نیست .
اما از آن جایی كه نام عمر بن الخطاب هم در لیست شراب خواران وجود دارد ، این مطلب را می رساند که این ابوبكر ، همان ابوبكر صدیق است و خطائی در این نقل روی نداده است .
از آن چه گذشت ، می‌توانیم نام این ده نفر را مشخص نماییم .

Anarchy
05-26-2013, 10:52 AM
زمخشری از علمای بزرگ اهل سنت كه ذهبی در سیر اعلام النبلاء ، ج20 ، ص191 با تجلیل فراوان از او یاد كرده و لقب علامه را به وی می‌دهد ، در كتاب ربیع الأبرار می‌نویسد :
أنزل الله تعالى فی الخمر ثلاث آیات، أولها یسألونك عن الخمر والمیسر، فكان المسلمون بین شارب وتارك ، إلى أن شرب رجل ودخل فی الصلاة فهجر ، فنزلت : یا أیها الذین آمنوا لا تقربوا الصلاة وأنتم سكارى ، فشربها من شرب من المسلمین ، حتى شربها عمر فأخذ لحی بعیر فشج رأس عبد الرحمن بن عوف ، ثم قعد ینوح على قتلى بدر بشعر الأسود بن عبد یغوث .
وكائن بالقلیب قلیب بدر ... فبلغ ذلك رسول الله صلى الله علیه وسلم ، فخرج مغضباً یجر رداءه ، فرفع شیئاً كان فی یده لیضربه ، فقال : أعوذ بالله من غضب الله ورسوله . فأنزل الله تعالى : إنما یرید الشیطان ، إلى قوله : فهل أنتم منتهون . فقال عمر : انتهینا .
ربیع الأبرار ، زمخشری ، ج1 ، ص398 ، طبق برنامه المكتبة الشاملة الكبری ، الإصدار الثانی و با كمی تغییر در تاریخ المدنیة ، ابن شبه ، ج3 ،‌ ص863 طبق برنامه المكتبة الشاملة الكبری ، الإْصدار الثانی .

خداوند متعال در مورد شراب سه آیه نازل کرد . اولین آن : "از تو در مورد شراب و قمار سوال می پرسند"؛ پس عده ای از مسلمانان شراب خورده و عده ای آن را ترک کردند ؛ تا زمانی که شخصی از ایشان شراب خورد و به نماز ایستاد و هذیان گفت ؛ پس آیه نازل شد که :" ای کسانیکه ایمان آورده اید ، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید" ؛ باز عده ای از مسلمانان از آن خوردند ؛ تا این که عمر بن خطاب شراب خورده و سپس استخوان فک شتری را برداشته با آن استخوان سر عبد الرحمن بن عوف را شکست و نشست برای کشته گان بدر ( از کفار) با شعر اسود بن عبد یغوث مرثیه خواند که : کسانیکه در آن چاه بودند ؛ چاه بدر...!!!
خبر به رسول خدا صلی الله علیه وسلم رسید ؛ آن حضرت با عصبانیت در حالی که ردای خود را بر روی زمین می کشیدند ، بیرون آمده و چیزی را از روی زمین برداشته و در دست گرفتند تا ( با آن ) عمر را بزنند .
عمر گفت : پناه می برم به خدا از غضب خدا و رسولش ؛ سپس خداوند آیه نازل فرمود که :" به درستی که شیطان می خواهد ..." تا آنجا که فرموده است " آیا شما دست بر می دارید ( از شراب خوردن) ؟" پس عمر گفت :دست برداشتیم .
و أبی حامد غزالی از برترین عالمان تاریخ اهل تسنن در كتاب مكاشفة القلوب باب 91، باب عقوبة الشارب الخمر، ص459 ، می‌نویسد :
فكان فی المسلمین شارب و تارك ، الی ان شرب رجل فدخل فی الصلاة فهجر ، فنزل قوله تعالی : «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى... » الآیه (النساء / 43) فشربها من شربها من المسلمین ، و تركها من تركها، حتی شربها عمر رضی الله عنه فأخذ بلحی بعیر و شج بها رأس عبدالرحمن بن عوف ثم قعد ینوح علی قتلی البدر .
فبلغ ذلك رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فخرج مغضبا یجر رداءه ، فرفع شیئا كان فی یده فضربه به ، فقال : اعوذ بالله من غضبه، و غضب رسوله، فأنزل الله تعالی: ِ«انَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ» (المائده، 91) الآیة، فقال عمر رضی الله عنه: انتهینا انتهینا .
عده‌ای از مسلمانان شراب می خوردند و عده‌ای نمی خوردند ؛ تا اینکه یکی از ایشان شراب خورده و در نماز کلمات نا مناسب گفت ؛ پس آیه نازل شدکه : لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ ...
اما باز عده ای از مسلمانان از آن خورده و عده ای آن را ترک می کردند ؛ تا اینکه عمر رضی الله عنه از آن خورده و استخوان ران شتری را گرفته و با آن سر عبد الرحمن بن عوف را شکافت و سپس نشسته و بر کشتگان بدر (از کفار) گریست !!!
پس خبر به رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم ) رسیده و ایشان با عصبانیت در حالیکه ردای خویش را می کشیدند (حتی صبر نکردند تا آن را درست بپوشند) بیرون آمده و چیزی را که در دست داشتند بالا برده با همان عمر را زدند ؛ پس عمر گفت : پناه می برم به خدا از عصبانیت خدا و رسولش ؛ پس آیه نازل شد که : انَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ ... پس عمر گفت : (از نوشیدن شراب) دست برداشتیم .

Anarchy
05-26-2013, 10:52 AM
مالك بن أنس ، امام مالكی‌ها در كتاب الموطأ كه به اعتقاد بسیاری از علمای اهل سنت همردیف صحاح سته به حساب می‌آید ، می‌نویسد :
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْقَاسِمِ : أَنَّ أَسْلَمَ مَوْلَى عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ أَخْبَرَهُ، أَنَّهُ زَارَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَیَّاشٍ الْمَخْزُومِیَّ, فَرَأَى عِنْدَهُ نَبِیذاً وَهُوَ بِطَرِیقِ مَكَّةَ، فَقَالَ لَهُ : أَسْلَمُ إِنَّ هَذَا الشَّرَابَ یُحِبُّهُ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ، فَحَمَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَیَّاشٍ قَدَحاً عَظِیماً، فَجَاءَ بِهِ إِلَى عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ فَوَضَعَهُ فِی یَدَیْهِ، فَقَرَّبَهُ عُمَرُ إِلَى فِیهِ، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ عُمَرُ : إِنَّ هَذَا لَشَرَابٌ طَیِّبٌ، فَشَرِبَ مِنْهُ ... .
كتاب الموطأ ، الإمام مالك ، ج 2 ص 894 و الاستذكار ، ابن عبد البر ، ج 8 ص 247 .
از عبد الرحمن بن قاسم ( نقل شده است که) اسلم غلام عمر به او خبر داد که او عبد الله بن عیاش مخزومی را دید ؛ در حالی که او در راه مکه بود ، در نزد وی نبیذ دید !!! پس اسلم به او گفت : این نوشیدنی است که عمر آن را دوست می دارد . عبد الله بن عیاش ظرف بزرگی پر کرده و آن را به نزد عمر آورد و در جلوی او گذاشت ؛ پس عمر آن را به دهان خود نزدیک کرد ؛ سپس سرش را بلند کرد و گفت : این شرابی نیکو است ؛ پس از آن نوشید .

Anarchy
05-26-2013, 10:58 AM
ابن ابی شیبه استاد بخاری در کتاب خویش چنین روایت می کند که :
حدثنا أبو بكر قال حدثنا ابن مسهر عن الشیبانی عن حسان بن مخارق قال : بلغنی أن عمر بن الخطاب سائر رجلا فی سفر وكان صائما ، فلما أفطر أهوى إلى قربة لعمر معلقة فیها نبیذ قد خضخضها البعیر ، فشرب منها فسكر ، فضربه عمر الحد ، فقال له : إنما شربت من قربتك ، فقال له عمر : إنما جلدناك لسكرك
المصنف لابن أبی شیبة ج 6 ص 502
عمر در راه سفر با مردی روزه دار همراه بود ؛ وقتی که افطار نمود مشک عمر را که در آن شراب بوده و عمر آن را به شترش آویزان نموده بود و شتر نیز آن را تکان داده بود ، برداشت و از آن نوشید و مست شد ؛ عمر او را حد زد !!! آن شخص به عمر گفت : من از مشک تو نوشیدم!!!
عمر در پاسخ گفت : ما تو را به خاطر مستی حد زدیم (نه به خاطر نوشیدن شراب)
ابن عبد ربه نیز می گوید :
وقال الشعبی: شرب أعرابی من إداوة عمر، فانتشى، فحده عمر. وإنما حده للسكر لا للشراب.
العقد الفرید باب احتجاج المحللین للنبیذ
شعبی گفته است که بیابانگردی از مشک عمر نوشید و مست شد !!! عمر نیز او را حد زد !!! و تنها او را به خاطر مست شدن حد زد و نه به خاطر شراب خوردن !!!

Anarchy
05-26-2013, 10:58 AM
بیهقی در سنن خود می‌نویسد :
وأما الروایة فیه عن عمر بن الخطاب رضی الله عنه فأخبرنا أبو عبدالله الحافظ ثنا أبوالعباس محمد یعقوب ثنا الحسن بن مكرم ثنا أبوالنضر ثنا أبوخیثمة ثنا أبوإسحاق عن عمرو بن میمون قال قال عمر رضی الله عنه إنا لنشرب من النبیذ نبیذاً یقطع لحوم الإبل فی بطوننا من أن تؤذینا .
سنن البیهقی ، ج 8 ، ص 299
عمر می گفت : ما از این نبیذ (شراب) می نوشیم تا گوشت شتر را که در شکم ما است هضم نماید ، که اذیت نشویم !!!
وأما الآثار فمنها ما روی عن سیدنا عمر رضی الله عنه أنه كان یشرب النبیذ الشدید ویقول إنا لننحر الجزور وإن العنق منها لآل عمر ولا یقطعه إلا النبیذ الشدید .
بدائع الصنائع ، ج5 ، ص 116
روایت شده است که سرور ما عمر رضی الله عنه نبیذ (شراب) غلیظ می نوشید و می گفت : ما شتران را قربانی می کنیم و گوشت گردن آن به خاندان عمر می رسد و چیزی آن را جز نبیذ غلیظ هضم نمی نماید!!!
و متقی هندی می‌نویسد :
13795 ـ عن عمر قال : اشربوا هذا النبیذ فی هذه الأسقیة فإنه یقیم الصلب ویهضم ما فی البطن وإنه لم یغلبكم ما وجدتم الماء.
كنز العمال ، ج 5 ، ص 522 .
از عمر روایت شده است که گفت : نبیذ را در این پیمانه ها بنوشید ؛ زیرا پشت را محکم داشته و آن چه را در شکم است هضم می نماید ؛ و تا زمانی که آب برای نوشیدن همراه داشته باشید (و به همراه آن بنوشید) شما را مست نمی کند!!!

Anarchy
05-26-2013, 10:59 AM
جالب تر از همه این كه محمد بن محمود خوارزمی از بزرگان اهل تسنن در کتاب جامع مسانید أبو حنیفه می گوید :
عن حماد عن إبراهیم عن عمر بن الخطاب ، أتى بأعرابی قد سكر فطلب له عذر فلما أعیاه قال : احبسوه فإن صحى فاجلدوه ، ودعا عمر بفضله ودعا بماء فصبه علیه فكسره ثم شرب وسقى أصحابه ، ثم قال : هكذا فاكسروه بالماء إذا غلبكم شیطانه ، قال : وكان یحب الشراب الشدید .
جامع المسانید أبی حنیفة ، ج2 ، ص 192
بیابانگردی را که مست شده بود به نزد عمر آوردند ؛ عده ای برای او طلب بخشش کردند ؛ اما وقتی پذیرفته نشد ، عمر گفت : او را زندانی کنید تا زمانی که به خود آید و سپس او را شلاق بزنید . سپس خود عمر آبی طلبیده بر روی همان شراب ریخته و آن را رقیق کرده و نوشید و به دیگران نیز نوشانید .
سپس گفت : اگر شیطان شراب بر شما غالب شد ، این چنین آن را با آب رقیق سازید !!! عمر شراب غلیظ را دوست داشت !!!
و سرخسی فقیه مشهور حنفی مذهب در كتاب المبسوط می گوید:
وقد بینا أن المسكر ما یتعقبه السكر وهو الكأس الأخیر وعن إبراهیم رحمه الله قال أتی عمر رضی الله عنه بأعرابی سكران معه إداوة من نبیذ مثلث فأراد عمر رضی الله عنه أن یجعل له مخرجاً فما أعیاه إلا ذهاب عقله فأمر به فحبس حتى صحا ثم ضربه الحد ودعا بإداوته وبها نبیذ فذاقه فقال أوه هذا فعل به هذا الفعل فصب منها فی إناء ثم صب علیه الماء فشرب وسقى أصحابه وقال إذا رابكم شرابكم فاكسروه بالماء .
المبسوط ، ج 24 ، ص 11 .
و ما بیان کردیم که مسکر آن چیزی است که با نوشیدن آن شخص مست شود !!! یعنی آخرین پیمانه (پس تا قبل از آن مسکر نیست و حرام نیست!!!) و از ابراهیم روایت شده است که گفت : بیابانگردی مست را به نزد عمر آورده و همراه با او مشکی از نبیذ غلیظ شده بود ؛ پس عمر خواست که برای او راهکاری قرار دهد ؛ هیچ راهی به ذهن او نرسید مگر اینکه او اکنون عقل ندارد ؛ پس دستور داد تا او را زندانی کرده تا زمانی که هوشش سر جای خود باز گردد و سپس او را حد زد ؛ و سپس مشک او را طلبیده در حالی که در آن نبیذ بود ؛ پس از آن چشید و گفت : وای !! این با او چنین کرده است !!! پس مقداری از آن را در ظرفی ریخته و بر روی آن آب ریخت و از آن نوشید و به یارانش نیز نوشانید و گفت : اگر مایل به این شراب شدید ، مستی آن را با آب از بین ببرید!!!
وی همچنین می گوید :
وعن عمر ( رض ) أنه أتى بنبیذ الزبیب فدعا بماء وصبه علیه وشرب ، وقال : أن لنبیذ زبیب الطائف غراما .
المبسوط ، ج 24 ، ص8 .
از عمر روایت شده است که برای او نبیذی آوردند ؛ پس آبی آورده و بر روی آن ریخت و از آن نوشید و سپس گفت : شراب کشمش طائف ارزشمند است !!! .

Anarchy
05-26-2013, 11:06 AM
جالب است كه جناب عمر ، حتی در آخرین لحظات عمرش نیز دست از شراب خواری برنمی‌داشت ؛ تا جایی كه در هنگام مرگ نیز درخواست كرد كه برایش شراب بیاورند . ابن سعد از علمای بزرگ اهل سنت در كتاب معتبر الطبقات الكبری می‌نویسد :
عن عبد الله بن عبید بن عمیر أن عمر بن الخطاب لما طعن قال له الناس یا أمیر المؤمنین لو شربت شربة فقال أسقونی نبیذا وكان من أحب الشراب إلیه قال فخرج النبیذ من جرحه مع صدید الدم .
الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد ، ج 3 ، ص 354 و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساكر ، ج 44 ، ص 430 و با كمی تفاوت در : السنن الكبرى ، البیهقی ، ج 3 ، ص 113 و فتح الباری ، ابن حجر ، ج 7 ، ص 52 و المصنف ، ابن أبی شیبة الكوفی ، ج 5 ، ص 488 و الاستیعاب ، ابن عبد البر ، ج 3 ، ص 1154 و ده‌ها مصدر دیگر از مصادر معتبر اهل سنت .
از عبد الله بن عبید بن عمیر (نقل شده است) که هنگامی که عمر بن خطاب ، چاقو خورد ، مردم به او گفتند : ای امیر مومنان ، اگر نوشیدنی بنوشی (خوب است ) ؛ پس گفت : به من نبیذ دهید !!! و نبیذ از دوستداشتنی ترین نوشیدنی ها در نزد وی بود . عبد الله گفت : نبیذ از زخم وی همراه با لخته های خون خارج شد .

معنای نبیذ در کتب اهل سنت :و نبیذ را اهل لغت ، این گونه معنا كرده‌اند :
وإنما سمی نبیذا لأن الذی یتخذه یأخذ تمرا أو زبیبا فینبذه فی وعاء أو سقاء علیه الماء ویتركه حتى یفور [ ویهدر ] فیصیر مسكرا .
تاج العروس ، ج5 ، ص500 ، ماده نبذ .
به آن نبیذ گفته می شود ، زیرا کسی که آن را درست می کند خرما و کشمش را گرفته و آن ها را در ظرف یا مَشکی ریخته و سپس بر روی آن آب می ریزد . و آن را می گذارد تا (خود به خود) جوشیده و سر برود ؛ كه در این صورت مست كننده می‌شود .
و محیی الدین نووی در كتاب المجموع می‌نویسد :
واما الخمر فهی نجسة لقوله عز وجل ( إنما الخمر والمیسر والأنصاب والأزلام رجس من عمل الشیطان ) ولأنه یحرم تناوله من غیر ضرر فكان نجسا كالدم واما النبیذ فهو نجس لأنه شراب فیه شدة مطربة فكان نجسا كالخمر .
المجموع ، محیى الدین النووی ، ج 2 ، ص 563 .
اما شراب نجس است ؛ زیرا خداوند عز و جل فرموده است : " شراب و قمار و بت ها وتیرهای قرعه پلیدند و از عمل شیطانند" و نیز به این علت که نوشیدن آن اگر ( ترک آن ) ضرر نداشته باشد ، حرام است ؛ پس مانند خون نجس است ؛ و اما نبیذ ، پس آن نیز نجس است ؛ زیرا شرابی است که غلیظ شده و به طرب می آورد ؛ از این رو ، مانند شراب نجس است.

Anarchy
05-26-2013, 11:10 AM
معاویه شراب خورده و آن را به میهمان تعارف می کند!!! معاویة بن أبی سفیان از كسانی است شراب می‌خورده است . امام احمد بن حنبل به نقل از عبد الله بن بریده می‌نویسد :
دَخَلْتُ أَنَا وَأَبِی عَلَى مُعَاوِیَةَ فَأَجْلَسَنَا عَلَى الْفُرُشِ ثُمَّ أُتِینَا بِالطَّعَامِ فَأَكَلْنَا ثُمَّ أُتِینَا بِالشَّرَابِ فَشَرِبَ مُعَاوِیَةُ ثُمَّ نَاوَلَ أَبِی ثُمَّ قَالَ مَا شَرِبْتُهُ مُنْذُ حَرَّمَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ.
مسند أحمد بن حنبل ج5 ص347 ش 22991 - سیر أعلام النبلاء ج5 ص52 - تاریخ مدینة دمشق ج27 ص127
روزى با پدرم بریده بر معاویه وارد شدیم از ما احترام كرده و طعام آوردند و تناول كردیم سپس مشروب آورد و خودش نوشید و به پدرم تعارف كرد . پدرم گفت : از روزى كه پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه و سلّم ـ آنرا حرام كرده من به آن لب نزدم .
هیثمی در مجمع الزوائد بعد از نقل این روایت می گوید :
رواه أحمد ورجاله رجال الصحیح
مجمع الزوائد ج5 ص42
این روایت را احمد نقل کرده و راویان آن ، همان راویان صحیح بخاری و مسلم هستند .
معاویه و تجارت شراب !!! ابن عساكر در تاریخ مدینه دمشق می‌نویسد :
عن محمد بن كعب القرظی قال غزا عبدالرحمن بن سهل الأنصاری فی زمان عثمان ومعاویة امیر على الشام فمرت به روایا خمر تحمل فقال الیها عبدالرحمن برمحه فبقر كل راویة منها فناوشه غلمانه حتى بلغ شأنه معاویة فقال دعوه فإنه شیخ قد ذهب عقله فقال كذب والله ما ذهب عقلی ولكن رسول الله صلى الله علیه وسلم نهانا ان ندخل بطوننا وأسقیتنا واحلف بالله لئن انا بقیت حتى أرى فی معاویة ما سمعت من رسول الله صلى الله علیه وسلم لأبقرن بطنه أو لأموتن دونه
تاریخ مدینة دمشق ج34 ص420- فیض القدیر ج5 ص463- الإصابة فی تمییز الصحابة ج4 ص313
عبد الرحمن بن سهل انصاری (از صحابه جلیل القدر) در زمان عثمان به جنگ رفت در حالیکه معاویه امیر بر شام بود ؛ کاروان شتری از کنار او گذشت که بار شراب حمل می کرد ؛ پس وی با نیزه خویش بر آن هجوم برده و تمام مشک ها را درید !!! شتربانان او را گرفتند ؛ خبر به معاویه رسید و گفت : او را رها کنید ؛ او پیرمردی است که دیوانه شده است !!!
وی پاسخ داد : قسم به خدا که معاویه دروغ گفته است !!! من دیوانه نشده ام ولی از رسول خدا شنیدم که ما را از نوشیدن شراب و حتی ریختن آن در ظرف هایمان نهی نمود ؛ و قسم به خدا اگر زنده بمانم که معاویه را ببینم که کلام رسول خدا در مورد او محقق شده است ( اگر معاویه را بر منبر من در مدینه دیدید او را بکشید) یا شکم او را خواهم درید و یا در این راه کشته خواهم شد !!!

Anarchy
05-26-2013, 11:14 AM
در پایان این نکته رو اضافه کنم که برادران شیعه جهت تطهیر علی بن ابی طالب از این قضیه، باز رو آوردن به اینکه راویان این روایات نمیدونم با پیامبر دشمن بودن یا دیوانه بودن و این حرف ها که دیگه بهانه های تکراری ای هست جهت فرار از واقعیت های دین خودشون و کاملا نخ نما شده !!

iranbanoo
05-26-2013, 11:15 AM
گویا الله هم شراب خواری را ستوده(آیه ی 69 سوره ی نحل)
اما وقتی زیاده روی ها را میبیند آن را حرام میکند.
با این حال در تاریخ اعراب شرابخواری همواره وجود داشته چنانکه تمایم سخت گیری های اسلام هم نتوانست آنان را از شرابخواری بازدارد.شعرایی که در دربار های خلفای عباسی و اموی بودند همواره در مدح شراب و مستی شعر ها میسرودند.جالب اینکه جایی خوانده بودم بسیاری از این شعرا این گونه شعر ها را گه گاه به عمد از روی مخالفت با احکام
اسلامیون میگفتند و با لحن خاصی به خواندن مشغول میشدند که نشان از تمسخر اسلام داشت.

meaning
05-26-2013, 11:23 AM
شراب خودن در سه مرحله حرام شد در قرآن، اما می توانیم به اطمینان بگیم خلفای راشدین(چهارتا) بعد از اتمام وحی اصلاً طرف شراب نرفتن ولی انصار خیلی هاشون مثل یزید و معاویه و غیره بعد از محمد به گونه ای مرتد و طرف شراب رفتن. در ضمن جناب آنارچی درباره سند احادیث دقت كنید صدای آمریكا هفته پیش در برنامه صفحه آخر با یك دین پژوه مصاحبه داشت ایشون گفتند امام ابوحنیفه اولین امام بزرگ جهان اسلام تنها 17 حدیث رو صحیح می دانست حالا شما حساب كنید توی صحاح سته اهل سنت و كتب اربعه شیعه چند حدیث وجود دارد.
ابوحنیفه نعمان بن ثابت - WiKi (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AD%D9%86%DB%8C%D9%81%D9%87_% D9%86%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%AB% D8%A7%D8%A8%D8%AA)

Anarchy
05-26-2013, 12:14 PM
گویا الله هم شراب خواری را ستوده(آیه ی 69 سوره ی نحل)

این آیه که در مورد عسل هست ایران بانو جان !!


می توانیم به اطمینان بگیم خلفای راشدین(چهارتا) بعد از اتمام وحی اصلاً طرف شراب نرفتن

از کجا با اطمینان میتونیم بگیم وقتی سند هست که بعدش هم خوردن؟ مثل همین جناب عمر ...




در ضمن جناب آنارچی درباره سند احادیث دقت كنید صدای آمریكا هفته پیش در برنامه صفحه آخر با یك دین پژوه مصاحبه داشت ایشون گفتند امام ابوحنیفه اولین امام بزرگ جهان اسلام تنها 17 حدیث رو صحیح می دانست حالا شما حساب كنید توی صحاح سته اهل سنت و كتب اربعه شیعه چند حدیث وجود دارد.

17 حدیث از کدم منبع ؟؟ یعنی از بین تمام منابع؟ به طور کلی علمای اسلامی شکر اضافی زیاد خوردند که هر گاه مطالبی در این دینشون به ضررشون بود فوری گفتن روایت ضعیف هست و حدیث جعلی هست و گرنه چیزی رو بخوایم جعلی و غیر واقعی بدونیم اول از همه باید دست روی قرآن بذاریم که در اصل مصحف جناب عثمان هست و قطعا نمیتونه همون حرف های محمد باشه...

iranbanoo
05-26-2013, 12:43 PM
این آیه که در مورد عسل هست ایران بانو جان !!
-ثم کلی من کل الثمرات: سپس از میوه های شیرین تغذیه کنید
-فاسلکی سبل ربک ذللا یخرج من بطونها شراب مختلف الونه فیه شفا للناس: و راه پروردگارتان را به اطاعت بپویید آنگاه از درون آنها شربت شیرینی به رنگهای مختلف بیرون آید که در آن شفا مردمانست
-ان فی ذلک لایه لقوم یتفکرون:........:))

سه بخشش کردم آیه رو .کاملا مشخصه که داره درمورد شراب های حاصله از میوه ها می گه!

Ouroboros
05-26-2013, 01:15 PM
-ثم کلی من کل الثمرات: سپس از میوه های شیرین تغذیه کنید
نحل یعنی زنبور، ثمرات هم که معنای آن مشخص است.

iranbanoo
05-26-2013, 01:19 PM
نحل یعنی زنبور، ثمرات هم که معنای آن مشخص است.
نحل که اسم سوره است.
ثمرات هم اینجا(قران گشوده شده در برابرم+آیه) به معنی میوه است.
ضمن اینکه خطاب آیه به انسان است.به زنبور نمی گوید که میوه بخورید:e056:

Anarchy
05-26-2013, 01:41 PM
ایران بانو جان ، آیه های 68 و 69 در مورد زنبور عسل و اتفاقا بخش ابتدایی آیه 69 خطاب به زنبور عسل هست...بخش مورد نظر شما به گمان باید آیه های پیشین سوره نحل باشد :



وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۶۴﴾



فولادوند: و ما [این] كتاب را بر تو نازل نكردیم مگر براى اینكه آنچه را در آن اختلاف كرده‏اند براى آنان توضیح دهى و [آن] براى مردمى كه ایمان مى‏آورند رهنمود و رحمتى است



مکارم: ما قرآن را بر تو نازل نكردیم مگر برای اینكه آنچه را در آن اختلاف دارند برای آنها تبیین كنی و مایه هدایت و رحمت است برای گروهی كه ایمان دارند.



خرمشاهی: و قرآن را جز براى این بر تو فرو نفرستادیم كه [حقیقت‏] آنچه را اختلاف دارند، برایشان روشن كنى، و براى آنكه براى اهل ایمان رهنمود و رحمت باشد





وَاللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِكَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ ﴿۶۵﴾



فولادوند: و خدا از آسمان آبى فرود آورد و با آن زمین را پس از پژمردنش زنده گردانید قطعا در این [امر] براى مردمى كه شنوایى دارند نشانه‏اى است



مکارم: خداوند از آسمان آبی فرستاد، و زمین را بعد از آنكه مرده بود حیات بخشید در این نشانه روشنی است برای جمعیتی كه گوش شنوا دارند!



خرمشاهی: و خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد و با آن زمین را پس از پژمردنش زنده كرد، بى‏گمان در این براى سخن شنوایان مایه عبرت هست‏





وَإِنَّ لَكُمْ فِی الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِیكُم مِّمَّا فِی بُطُونِهِ مِن بَیْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئِغًا لِلشَّارِبِینَ ﴿۶۶﴾



فولادوند: و در دامها قطعا براى شما عبرتى است از آنچه در [لابلاى] شكم آنهاست از میان سرگین و خون شیرى ناب به شما مى‏نوشانیم كه براى نوشندگان گواراست



مکارم: و در وجود چهار پایان برای شما (درسهای) عبرتی است، از درون شكم آنها از میان غذاهای هضم شده، و خون، شیر خالص و گوارا به شما می‏نوشانیم!



خرمشاهی: و در چارپایان براى شما عبرتى است كه از شكمهایشان، از میان سرگین و خون، شیرى پاك به شما مى‏نوشانیم، كه گواراى آشامندگان است‏





وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِی ذَلِكَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۶۷﴾



فولادوند: و از میوه درختان خرما و انگور باده مستى‏بخش و خوراكى نیكو براى خود مى گیرید قطعا در این[ها] براى مردمى كه تعقل مى‏كنند نشانه‏اى است



مکارم: و از میوه‏های درختان نخل و انگور مسكرات (ناپاك) و روزی خوب و پاكیزه می‏گیرید در این روشنی است برای جمعیتی كه اندیشه می‏كنند.



خرمشاهی: و از میوه‏هاى خرما و انگور هم [شراب‏] مستى‏آور و هم خوراك نیكو به دست مى‏آورید، بى‏گمان در این امر براى خردورزان مایه عبرتى است‏

Ouroboros
05-26-2013, 01:42 PM
نحل که اسم سوره است.
ثمرات هم اینجا(قران گشوده شده در برابرم+آیه) به معنی میوه است.
ضمن اینکه خطاب آیه به انسان است.به زنبور نمی گوید که میوه بخورید
به انسان می‌گوید از عسل زنبور بخورید دیگر.

Anarchy
05-26-2013, 01:55 PM
به نظر من که با توجه به آیه 68 ، باید خطاب به خود جناب زنبور عسل بوده باشد :



وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ ﴿۶۸﴾



فولادوند: و پروردگار تو به زنبور عسل وحى [=الهام غریزى] كرد كه از پاره‏اى كوهها و از برخى درختان و از آنچه داربست [و چفته‏سازى] مى‏كنند خانه‏هایى براى خود درست كن



مکارم: پروردگار تو به زنبور عسل وحی (الهام غریزی) فرستاد كه از كوهها و درختان و داربستهائی كه مردم می‏سازند خانه‏هائی برگزین!



خرمشاهی: و پروردگارت به زنبور عسل الهام كرد كه از كوهها و درختان و آنچه برمى‏افرازند [براى خود] خانه بساز





ثُمَّ كُلِی مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِی سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِكَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ ﴿۶۹﴾



فولادوند: سپس از همه میوه‏ها بخور و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه بپوى [آنگاه] از درون [شكم] آن شهدى كه به رنگهاى گوناگون است بیرون مى‏آید در آن براى مردم درمانى است راستى در این [زندگى زنبوران] براى مردمى كه تفكر مى‏كنند نشانه [قدرت الهى] است



مکارم: سپس از تمام ثمرات تناول كن، و راههائی را كه پروردگارت برای تو تعیین كرده به راحتی بپیما، از درون شكم آنها نوشیدنی خاصی خارج می‏شود، به رنگهای مختلف، كه در آن شفای مردم است در این امر نشانه روشنی است برای جمعیتی كه اهل فكرند!



خرمشاهی: سپس از همه میوه‏ها بخور و راه پروردگارت را فرمانبردارانه بپوى، [آنگاه‏] از شكمهاى آنها شهدى رنگارنگ مى‏تراود كه در آن شفاى مردمان است، در این براى اندیشه‏وران مایه عبرتى است‏

iranbanoo
05-26-2013, 02:45 PM
بله گویا دو آیه به یکدیگر مربوط اند!!
اما چرا به جای واژه ی عسل از شراب(نوشیدنی) استفاده شده؟
ضمن اینکه این شراب نوشی در نظر الله چندان بد هم نبوده وگرنه چرا باید به مومنین در بهشت وعده ی نوشیدن شرابهای گوارا بدهد؟
ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا
نیکو کاران عالم در بهشت از شرابی نوشند که دارای ترکیب کافور است(دهر 5)
بالاخره این شراب بد است یا خوب؟!!

Anarchy
05-26-2013, 03:02 PM
بله گویا دو آیه به یکدیگر مربوط اند!!
اما چرا به جای واژه ی عسل از شراب(نوشیدنی) استفاده شده؟
ضمن اینکه این شراب نوشی در نظر الله چندان بد هم نبوده وگرنه چرا باید به مومنین در بهشت وعده ی نوشیدن شرابهای گوارا بدهد؟
ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا
نیکو کاران عالم در بهشت از شرابی نوشند که دارای ترکیب کافور است(دهر 5)
بالاخره این شراب بد است یا خوب؟!!

آیه مورد نظر شما در زمینه سودمند دانستن مشروبات الکلی باید آیه 67 سوره نحل باشه...در آیات 68 و 69 به زنبور عسل اشاره داره و اونجا هم واژه "شراب" رو به کار می بره که معنی "نوشیدنی" میده اما مشروبات الکلی رو با لفظ "خمر" یا "سکر" قرآن اشاره میکنه همیشه !!

sonixax
05-26-2013, 09:53 PM
من یک سوالی برام پیش اومده !
توی عربستان مگه انگور پیدا میشده ؟

Anarchy
05-26-2013, 10:13 PM
من یک سوالی برام پیش اومده !
توی عربستان مگه انگور پیدا میشده ؟

احتمالا بیشتر با خرما و مخلفاتش کار میکردن برادران صدر اسلام !! انگور هم اگه لازم میشده میتونستن از جای دیگه بخرن بیارن:e404:

Russell
05-26-2013, 10:55 PM
من یادم است آن اولها مقاله‌ای از آرش بیخدا میخواندم که در آن علت تحریم شراب و قمار توسط محمد را داشتن ماشین جنگی بدون احساس انسانی و کارایی بیشتر دانسته بود،با اینکه بگمانم مدارک درباره قضاوت در این مورد خاص کم است ولی بیراه نیست این قضاوت مخصوصا که این حکم با احکام کپی پیست شده از مسیحیت و یهودیت و حتی رسوم خود قریش هم متفاوت بنظر میرسد.

Nakhoda_balooch
05-27-2013, 09:32 AM
با درود
ناخدا بلوچ هستم
این اولین نوشته بنده در این انجمن میباشد

آیا محمد شراب می نوشید؟

بررسی احادیث

صحیح مسلم کتاب 23 شماره حدیث 4972 لینک (http://www.usc.edu/org/cmje/religious-texts/hadith/muslim/023-smt.php#023.4972)
ابن عباس گزارش داد که نبیذ برای رسول خدا در مشک تهیه شده بود
Shu'ba میگوید: روز دوشنبه بود.و آن را در روز دوشنبه و سه شنبه بعد از ظهر نوشیدو مقداری را که باقی مانده بود دور ریخت و یا به بنده اش داد (برگردان فارسی توسط خودم برای برگردان دقیق به متن انگلیسی رجوع شود)

صحیح مسلم > الاشربه > فی شرب النبیذ شماره حدیث 3753 لینک تصویر حدیث (http://wikiislam.net/wiki/uploads/6/6e/Al-islam-hadith-3753.jpg)


هنگامی که با رسول خدا بودیم از یکی از مردان چیزی برای نوشیدن به وی تعارف کرد گفت : ای رسول خدا ما میتوانیم شراب برای نوشیدن به شما دهیم؟ او گفت بله
Gaber برای جستجوی شراب بیرون رفت با یک لیوان برگشت رسول خدا پرسید: آیا رویش را با برگ (یا منظور شاخه) پوشاندی پاسخ داد بله و محمد نوشید
(این حدیث از ترجمه انگلیسی حذف شده است)

همچنین نگاه شوده به اینجا (http://www.mezan.net/radalshobohat/13Nabeeth.htm)

معنی نبیذ در لغت نامه


ECTACO Arabic dictionary (http://www.ectaco.co.uk/English-Arabic-Dictionary/)
Babylon Online Dictionary (http://www.babylon.com/define/98/English-Arabic-Dictionary.html)
LivingSoft Bilingual Dictionary (http://www.lingvosoft.com/English-Arabic-Dictionary/)
Google Translate (http://translate.google.com/)

که به شراب انگور ترجمه شده هست

همچینین:


معنای نبیذ در کتب اهل سنت :

و نبیذ را اهل لغت ، این گونه معنا كرده‌اند :
وإنما سمی نبیذا لأن الذی یتخذه یأخذ تمرا أو زبیبا فینبذه فی وعاء أو سقاء علیه الماء ویتركه حتى یفور [ ویهدر ] فیصیر مسكرا .
تاج العروس ، ج5 ، ص500 ، ماده نبذ .
به آن نبیذ گفته می شود ، زیرا کسی که آن را درست می کند خرما و کشمش را گرفته و آن ها را در ظرف یا مَشکی ریخته و سپس بر روی آن آب می ریزد . و آن را می گذارد تا (خود به خود) جوشیده و سر برود ؛ كه در این صورت مست كننده می‌شود .
و محیی الدین نووی در كتاب المجموع می‌نویسد :
واما الخمر فهی نجسة لقوله عز وجل ( إنما الخمر والمیسر والأنصاب والأزلام رجس من عمل الشیطان ) ولأنه یحرم تناوله من غیر ضرر فكان نجسا كالدم واما النبیذ فهو نجس لأنه شراب فیه شدة مطربة فكان نجسا كالخمر .
المجموع ، محیى الدین النووی ، ج 2 ، ص 563 .
اما شراب نجس است ؛ زیرا خداوند عز و جل فرموده است : " شراب و قمار و بت ها وتیرهای قرعه پلیدند و از عمل شیطانند" و نیز به این علت که نوشیدن آن اگر ( ترک آن ) ضرر نداشته باشد ، حرام است ؛ پس مانند خون نجس است ؛ و اما نبیذ ، پس آن نیز نجس است ؛ زیرا شرابی است که غلیظ شده و به طرب می آورد ؛ از این رو ، مانند شراب نجس است.

Anarchy
05-27-2013, 09:49 AM
با درود به Nakhoda_balooch (http://www.daftarche.com/members/nakhoda_balooch-427/) گرامی و خوش آمد گویی...

من هم در این پست (http://www.daftarche.com/%D8%AF%DB%8C%D9%86-11/%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D B%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-1124/#post39999)با ارجاع به منابع اسلامی معنای "نبیذ" رو آورده بودم.

Anarchy
05-27-2013, 03:46 PM
اسلام شناسی: آیا می (http://iran000.blogspot.com/2012/03/blog-post_7646.html)


آیا می‌دانید که محمد شراب را نوشیده و با شراب وضو گرفته است؟



همانگونه که پیشتر هم بیان کردم نوشیدن شراب در ابتدای اسلام آزاد بود، حلال بودن این ماده در آغاز پیدایش اسلام نشان از این دارد اسلام حلال بودن آن را در دو دین ابراهیمی دیگر تأیید می‌نماید، به نظر می‌رسد که تحریم آن بر اساس اتفاقاتی بوده که در زمان محمد روی داده است؛ همین موضوع خود اولین نقض کننده‌ی این ادعاست که حلال خدا تا ابد حلال و حرام خدا نیز تا ابد حرام؛ چرا الله خدای مسلمانان که گفته می‌شود تنها خدای واقعی است در ابتدای پیدایش بشر شراب را تا زمان محمد بر همه‌ی انسانها حلال کرده است؟ آیا انسانهای پیش از محمد هنوز به مرحله‌ی تکامل نرسیده بودند یا اینکه نظر الله بر اثر امور روزمره‌ای که بر بندگانش می‌گذرد عوض می‌شود؟ آیا الله در این زمان است که متوجه پلیدی شراب می‌شود؟ آیا الله هم برای تدبیر امور نیاز به تجربه دارد؟

اما مراحل تحریم شراب:
در مرحله نخست الله متوجه می‌شود که مسلمین هنگام نماز نباید شراب را بنوشند:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُبًا إِلاَّ عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنكُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَیَمَّمُواْ صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَیْدِیكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا(نساء/43) اى كسانى كه ایمان آورده‏اید در حال مستى به نماز نزدیك نشوید تا زمانى كه بدانید چه مى‏گویید و در حال جنابت مگر اینكه راهگذر باشید تا غسل كنید و اگر بیمارید یا در سفرید یا یكى از شما از قضاى حاجت آمد یا با زنان آمیزش كرده‏اید و آب نیافته‏اید پس بر خاكى پاك تیمم كنید و صورت و دستهایتان را مسح نمایید كه الله بخشنده و آمرزنده است.
آنگونه که گفته می‌شود سبب این تحریم هم مست بودن علی ابن ابیطالب در نماز است (http://iran000.blogspot.com/2011/08/blog-post_21.html)؛ طبری در تفسیر این آیه می‌نویسد که عبدالرحمن ابن عوف که از بازرگانان شراب بود علی ابن ابیطالب و تعدادی از دوستانش را برای شام دعوت کرده بود، او در این دعوت از آنان علاوه بر غذا با شراب هم پذیرائی نمود، آنان پس از صرف شام علی را به عنوان پیش نماز جلو انداختند و او هم سوره‌ی کافرون کاملا اشتباه و درهم خواند، این خبر به گوش محمد رسید و او هم آیه‌ی تحریم نوشیدن شراب را در هنگام نماز بیان نمود؛ این پرسش پیش می‌آید که آیا خود محمد هم شراب نوشیده است؟:
درصحیح مسلم / كتاب الحج / باب وجوب المبیت بمنى لیالی ایام التشریق والترخیص فی تركه لاهل السقایه از قول بکر بن عبدالله المزنی می‌گوید که با ابن عباس در کنار کعبه نشسته بودیم پس بادیه نشینی آمد و گفت: می‌بینم که به پسر عمویتان عسل و شیر می‌دهید و خودتان شراب انگور می‌نوشید، آیا خود نیاز دارید یا بخیلی سبب آن است، ابن عباس گفت که الحمدلله نه نیازمندیم و نه بخیل، پیامبر بر میل خویش است و پشتش اسامه بود، پس در ظرفی شراب را ریخت و او نوشید....(1)
باز در صحیح مسلم /كتاب الأشربة / باب فی شرب النبیذ وتخمیر الإناء، حدیثی را بیان می‌نمایند که به محمد شراب را تعارف می‌کنند و او هم می‌نوشد(2)
در سنن نسائی کتاب الاشربه/ باب ذکر الاخبار التی اعتل بها من اباح شراب السکر حدیثی واضح وجود دارد که بیان می‌نماید محمد شراب انگور را نوشیده است(3) و باز در همین باب حدیثی وجود دارد که محمد شخصی در هنگام طواف که محمد شراب را می‌دهد و او پس از نوشیدن به دلیل بد مزه بودن آن شراب آن را به صاحبش بر می‌گردند(4)
در سنن بیهقی جلد 8 حدیث شماره 15969 از قول عایشه نوشته شده است که اگر شراب انگور پیامبر تند (تلخ زیاد) می‌شد من آنرا با کشمش ترش مخلوط می‌کردم(5)
در مسند احمد ابن حنبل حدیث شماره 1594 بیان شده که محمد در تاریکی شب با شراب وضو گرفته است(6)

ابن ماجه قزوینی (207 - 273 قمری) هم چنین حدیثی را که دال بر وضو گرفتن محمد با شراب است را بیان می‌نماید(7)
تا اینکه شراب به صورت قطعی حرام و نوشیدن آن را عمل شیطان توصیف نمود:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (مائده/90) اى كسانى كه ایمان آورده‏اید شراب و قمار و بتها و تیرهاى قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند پس از آنها دورى گزینید باشد كه رستگار شوید.
محمد بنا به دلایلی شراب را تحریم نمود، اما برای مؤمنان وعده داده است که پس از مرگ بهترین نوشیدنی‌ها را خواهند نوشید، نوشیدنی که شخص الله ساقیش خواهد بود:
عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا (انسان/21) جامه‏هاى ابریشمى سبز و دیباى ستبر پوشیده‌اند و النگوی آنان دستبندهاى نقره‌ای است و پروردگارشان نوشیدنی پاک به آنان مى‏نوشاند.
لَا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا یُنزِفُونَ (واقعه/19)كه از آن نه سردرد می‌گیرند و نه مست می‌شوند.
البته همراه با سکس با دختران و پسران نوجوان زیباروی (http://iran000.blogspot.com/2009/10/blog-post_30.html) است.
شاید گفته شود که نبیذ مشروب الکلی نیست و چیزی مانند شربت بوده است؛ در پاسخ باید گفت که نبیذ در زبان عربی دقیقا به شراب انگوری گفته می‌شود که از تخمیر آن به دست آمده باشد که طبعا الکلی است، سایت ویکی پدیای عربی (http://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A8%D9%8A%D8%B0) در بیان و شرح نبیذ گفته که از قدیمی‌ترین انواع مشروبات الکلی در تاریخ بشر است(8).
معجم الوسیط که از معتبرترین کتب در زمینه شناخت معانی در زبان عربی است می‌گوید که می گوید که نبیذ شرابی است که از شیره‌ی انگور یا خرما که گذاشته شده تا تخمیر گردد به دست می‌آید(9).

==============================================
==============================================
پاورقی
(1)
وحدثنی محمد بن المنهال الضریر حدثنایزید بن زریعحدثنا حمید الطویل عن بكر بن عبد الله المزنیقال كنت جالسا مع ابن عباس عند الكعبة فأتاه أعرابی فقال ما لی أرى بنی عمكم یسقون العسل واللبن وأنتم تسقون النبیذ أمن حاجة بكم أم من بخل فقال ابن عباس الحمد لله ما بنا من حاجة ولا بخل قدم النبی صلى الله علیه وسلم على راحلته وخلفه أسامة فاستسقى فأتیناه بإناء من نبیذ فشرب وسقى فضله أسامة وقالأحسنتم وأجملتم كذا فاصنعوا فلا نرید تغییر ما أمر به رسول الله صلى الله علیه وسلم.
(2)
كنا مع رسول الله ‏ ‏صلى الله علیه وسلم ‏ ‏فاستسقى فقال رجل یا رسول الله ألا ‏ ‏نسقیك ‏ ‏نبیذا ‏ ‏فقال بلى قال فخرج الرجل ‏ ‏یسعى فجاء ‏ ‏بقدح ‏ ‏فیه ‏ ‏نبیذ ‏ ‏فقال رسول الله ‏ ‏صلى الله علیه وسلم ‏ ‏ألا ‏ ‏خمرته ‏ ‏ولو ‏ ‏تعرض علیه عودا ‏ ‏قال فشرب.
(3)
اخبرنا الربیع بن سلیمان قال حدثنا اسد بن موسى قال حدثنا حماد بن سلمه عن ثابت عن أنس (رض) قال: كان لام سلیم قدح من عیدان فقالت سقیت فیه رسول الله (ص) كل الشراب الماء والعسل واللبن والنبیذ…

(4)
اخبرنا ‏زیاد بن ایوب ‏قال حدثنا ‏هشیم ‏قال انبانا ‏العوام ‏عن ‏عبد الملك بن نافع ‏قال قال ‏إبن عمر ‏رأیت رجلا جاء الى رسول الله (ص) ‏بقدح فیه ‏نبیذ ‏وهو عند الركن ودفع الیه القدح فرفعه إلى ‏فیه ‏فوجده شدیدا فرده على صاحبه فقال له رجل من القوم یا رسول الله أحرام هو فقال علی بالرجل فأتی به فأخذ منه القدح ثم دعا بماء فصبه فیه فرفعه إلى ‏فیه ‏فقطب ثم دعا بماء أیضا فصبه فیه ثم قال ‏إذا اغتلمت علیكم هذه الأوعیة فاكسروا متونها بالماء.

(5)

أخبرنا أبوالحسن بن عبدان أنبأ أحمد بن عبید ثنا أبوحصین محمد بن الحسین ثنا علی بن حكیم الأودی ثنا شریك عن مسعر عن موسى بن عبدالله بن یزید الأنصاری عن عائشة (ر) قالت: كنت إذا اشتد نبیذ النبی (ص) جعلت فیه زبیباً یلتقط حموضته،قال الشیخ وعلى مثل هذه الصفة كان نبیذ عمر بن الخطاب وغیره من الصحابة (ر) ألا ترى أن عمر رضی الله عنه إنما أحل الطلاء حین ذهب سكره وشره وحظ شیطانه .
(6)
حدثنا ‏یحیى بن إسحاق ‏‏حدثنا ‏إبن لهیعة ‏عن ‏قیس بن الحجاج ‏عن ‏‏حنش الصنعانی ‏عن ‏‏إبن عباس ‏عن ‏عبد الله بن مسعود أنه كان مع رسول الله (ص) ‏‏لیلة الجن فقال له النبی (ص) ‏‏یا ‏عبد الله ‏أمعك ماء قال معی نبیذ فی ‏إداوة ‏فقال اصبب علی فتوضأ قال فقال النبی (ص)‏ ‏یا ‏عبد الله بن مسعود ‏شراب وطهور.

(7)

حدیث شماره 379
حدثنا ‏العباس بن الولید الدمشقی ‏حدثنا ‏مروان بن محمد ‏حدثنا ‏إبن لهیعة ‏حدثنا ‏قیس بن الحجاج ‏عن ‏حنش الصنعانی ‏عن ‏عبد الله بن عباس ‏أن رسول الله (ص) ‏قال ‏لابن مسعود ‏لیلة الجن ‏معك ماء قال لا إلا ‏نبیذا ‏فی ‏سطیحة ‏فقال رسول الله (ص) ‏تمرة طیبة وماء طهور صب علی قال فصببت علیه فتوضأ به.


(8) النبیذ هو مشروب كحولی یتم انتاجه بتخمی العنب...

(9)
مُسكر یُتَّخَذُ من عصیر العنب أَو التمر أَو غیرهما ، ویُترَكُ حتى یختمر

Hezbollah_YaHasan
05-31-2013, 06:07 PM
این که رسول الله (ص) و امام علی (ع) شراب نوشیده اند خبر باطلی است. چون در اسلام عقیده است که حتی پدر و مادر پیامبر و امامان گناه نکرده اند و حتی اموری که بعدا حرام شده قبل از حرام شدن انجام نداده اند. حتی مثلا عقیاده بر این است که در گهواره مردم را هدایت می کردند و ختنه شده بدنیا آمده اند و از ران مادرشان متولد شده اند و حضرت زهرا سلام الله علیها حتی حیض نشده که ثابت شود خیلی کارشان درست است. حتی امام علی نمازش را نخوانده بود شب شد به امر پیامبر چرخش کره زمین معکوس شد خورشید به عقب برگشت علی (ع) نمازش را خواند بعد دوباره غروب شد. برای همین از دید بزرگان اسلام و حتی از دید الله خیلی بد میشد اگر رسول الله شرب خمر کرده باشد که عصمت ایشان را زیر سوال می برد.